مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

را‌هکارهای دولت برای خروج صنایع از رکود

 استاد دانشگاه استرلینگ انگلیس معتقد است دولت به اندازه کافی متوجه شرایط بحرانی واحدهای تولیدی نشده و برای حل مشکلات آنها به صورت لاکپشت‌وار حرکت می کند. به اعتقاد سیدکاظم اورعی دولت برای خروج از رکود بهتر است از نفت چشم بپوشد و به کالاهای دیگر تکیه کند.   استاد دانشگاه استرلینگ انگلیس معتقد است دولت به اندازه کافی متوجه شرایط بحرانی واحدهای تولیدی نشده و برای حل مشکلات آنها به صورت لاکپشت‌وار حرکت می کند. به اعتقاد سیدکاظم اورعی دولت برای خروج از رکود بهتر است از نفت چشم بپوشد و به کالاهای دیگر تکیه کند. او در گفت‌وگو با اقتصادنیوز پیشنهادهای خود را برای مدیریت اقتصاد کشور در دوره رکود تورمی بیان کرده و معتقد است که دولت بهتر است در برخی سیاست‌های پولی خود تجدید نظر به‌عمل آورد.

پایین آمدن قیمت نفت و کاهش درآمدهای نفتی سبب شده تا دولت برای تخصیص بودجه به پروژه های عمرانی با مشکل مواجه شود به نظر شما دولت ها در چنین دوره ای چگونه می توانند از پس اداره کشور بر بیایند و به خروج اقتصاد از رکود کمک کنند؟
دولت ها نباید برای اقتصاد کشور فقط به یک کالا نگاه کنند. نفت فقط یکی از صدها کالاست. قیمت آن هم مثل قیمت کالاهای دیگر نوسان دارد. اقتصاد ایران می تواند اقتصادی تولیدی باشد و کالاهای متنوع و زیادی تولید کند. ظرفیت بالقوه تولیدی در ایران بسیار بالاست. اگر در زمانی مثل الان تولید یکی از صدها کالا صرفه اقتصادی ندارد طبیعی است که از آن کمتر و از کالاهای دیگر بیشتر تولید کنیم.

از طرف دیگر، گفتید دولت برای انجام پروژه های عمرانی مشکل دارد چون قیمت نفت پائین است. انجام پروژه های عمرانی الزاما به یک کالا وابسته نیست، حتی اگر این کالا نفت باشد. اجرای چنین پروژه هایی منحصراً یک فعالیت داخلی است. مجسم کنید یک پل بزرگ، یک بیمارستان، سد و یا بزرگراه قرار است ساخته شود. کجای این پروژه به قیمت نفت در خارج از کشور مربوط است؟ برای انجام این پروژه ها نیروی انسانی لازم است و می دانیم که نیروی انسانی ما در تمامی سطوح و تخصص های مختلف ظرفیت خالی دارند. مصالح ساختمانی و ماشین آلات لازم است که کارخانه های تولید مصالح ساختمانی با کمتر از ظرفیت کار می کنند و بسیاری از کالاهای ساخته شده آنها در انبار هایشان مانده و خریدار ندارند. ماشین‌آلات لازم است که بسیاری ماشین آلات درکشور به اندازه کافی کار ندارند. به‌علاوه اینکه اکثر این ماشین‌آلات در داخل کشور تولید می شوند.

بنابراین پایین بودن قیمت جهانی نفت تنها یک بهانه است و حتی می توان گفت باعث ارزان‌تر تمام شدن پروژه‌های عمرانی می شود. پس همه عوامل برای اجرای پروژه های عمرانی موجود و آماده اند. بلکه فقط تصمیم دولت را می طلبد که سیاست‌های اقتصادی را طوری تدوین کند که حلقه‌های زنجیر بهم متصل شوند تا پروژه ها آغاز شده و اقتصاد از رکود بی دلیل خارج شود.

بسته خروج از رکود برای تحریک تقاضا چندی پیش از سوی دولت رونمایی شد و فقط خودرو سازان توانستند از آن بهره ببرند. به نظر شما دولت برای خروج سایر صنایع ما در نظیر فولاد و سیمان چه اقداماتی انجام دهد؟
دولت خودش با اجرای سیاست‌های نادرست این صنایع مهم تولیدی را به رکود کشانده. هیچ بحثی نیست که در یک سال اول زمامداری دولت حاضر، ایجاد نظم مالی برای جبران خسارات قبل لازم بود ولی یک اقتصاددان پویا و آشنا به علم روز، بایستی بر مبنای شرایط روز تصمیم بگیرد نه آنکه بر قبول و اجرای یک تئوری آن‌هم تئوری قدیمی لجاجت کند. برای خروج از رکود بایستی سیاست‌های نادرست 18 ماه گذشته برعکس انجام شوند. شما نفت را مثال زدید. چرا از قیمت جهانی دو کالای دیگر که نام بردید که هر دو بسیار مهم و با ارزش هستند نمی گوئید؟ دلیلش اینست که قیمت نسبی آنها در خارج از کشور بالاست. همین کالاها بعضاً در کشورهای دیگر با قیمت های حدود ده برابر قیمت در داخل ایران به دست مصرف کنندگان می رسند. نفت را نمی توانیم به قیمت منصفانه بفروشیم، کالاهای دیگری را بفروشیم. حقیقت اینست که دولت پای خود را بر گلوی تولید کنندگان گذاشته و اجازه نمی دهد آنها با تمام قوا تولید کنند.

گفتید دولت چکار کند. همان کارهای قبل را برعکس کند یعنی عوامل بازدارنده فراوانی که برای تولید در کارخانه ها به وجود آورده اند را بردارند. نرخ بهره بانکی الان در حدود کمرشکن بالاست. فکر می کنم این همه اختلاف بین نرخ تورم و نرخ بهره در جهان بی سابقه باشد. قبول داریم که بعضی اوقات باید این‌طور باشد ولی فقط برای چند ماه نه چند سال. ضمنا که بالا بردن نرخ بهره تا این حد را معمولا فقط برای بالا بردن بهره وری در صنایع انجام می دهند. در ایران بهره وری در بسیاری صنایع بالاست و مطمئن باشید لجاجت بی مورد در بالا نگهداشتن نرخ بهره فقط باعث نابودی صنایع کشور می شود. این فقط یک نمونه از تداوم سیاست های غلط اقتصادی دولت است. ده ها نمونه دیگر هم وجود دارد.

دولت چه اقداماتی می تواند انجام دهد تا اقتصاد کشور به راه بیافتد و قادر باشد هم تورم را کنترل کرده و هم رکود را ازبین ببرد؟
دوران اجرای سیاست های پولی بسر آمده. اکنون دولت باید بر عرضه تاکید کند. در شرایط رکودی که برای ایران بوجود آمده، میزان اشتغال که مترادف با میزان تولید است باید بالا رود حتی به قیمت کسر بودجه. دولتمردان ما از کسر بودجه می ترسند، انگار که الان کسر بودجه نداریم. چند درصد کسر بودجه بیشتر که مستقیماً به تولید کنندگان داده شود و نه به مصرف کنندگان، اثر تورمی زیادی نخواهد داشت. این کار در حقیقت یک تئوری قدیمی است و من فقط به این دلیل آن را عنوان کردم که به‌نظر می رسد سیاست‌گذاران ما به تئوری های قدیمی علاقه دارند.

تئوری جدید اینست که اگر قرار است تزریق منابع به قیمت کسر بودجه انجام شود، می توان آن را طوری مدیریت کرد و فقط به بخش هایی از اقتصاد داد که همزمان با ازدیاد نقدینگی در جامعه، تولید هم زیاد شود آن‌هم تولیداتی که مزیت اقتصادی دارند. در این صورت است که اقتصاد از رکود خارج شده و تورم هم بالا نمی رود. این تئوری جدید در سال‌های اخیر بارها آزمایش شده و موفق هم بوده است. این کار به‌سرعت اقتصاد را از رکود خارج می کند، به‌خصوص در اقتصادی مثل اقتصاد ایران که پویا و پر شتاب است.

بخش معدن در کل دنیا در رکود قرار گرفته و این رکود به شکلی مضاعف خود را در ایران نشان داده است. به نظر شما این رکود تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و معدنکاران ما چگونه می توانند بازاری برای فروش محصولات خود داشته باشند؟
اصلاً این فرضیات شما را قبول ندارم. این بهانه‌ها را زیاد می شنویم و شما هم آنها را بازگو می کنید. شما فقط دوسه محصول معدنی را در نظر گرفته اید و چون قیمت آنها از قبل پائین تر است فرض بر این می‌گذارید که بخش معدن جهان در رکود فرو رفته. بخش معدن در بسیاری کشورها رونق کافی دارد. اگر منظور شما از رکود پائین آمدن قیمت است، خوب بدیهی است قیمت تمام کالاها در همه جا نوسان دارد. بعضی از آنها الان پائین است و بعضی دیگر بالا. از هر واقعه اقتصادی باید به‌طور مناسب سود برد. قبول ندارم که حتی در مورد چند کالای مد نظر شما، پایین بودن قیمت الزاماً چیز بدی باشد. وقتی کالایی ارزان است از آن کمتر تولید می کنند و از کالاهای دیگر بیشتر. در همین شرایطی که شما نام آن را رکود و بحران گذاشته اید، اقتصاد بسیاری کشورها در حال شکوفایی است و رشد اقتصادی واقعی دارند.

بخش معدن ایران مورد بی‌مهری مضاعف توسط دولت قرارگرفته. به این بخش بایستی توجه خاصی کنند چون یکی از معدود بخش‌های اقتصاد است که مزیت اقتصادی حقیقی دارد و به آسانی می‌تواند اقتصاد کشور را شکوفا کند. هر نوع کمک به این بخش مانند شتاب دهنده رفتار کرده و به سرعت و با مقادیر بسیار بیشتر به بخش‌های دیگر اقتصاد سرایت می کند.

آقای دکتر، در کلاس هایتان به واضح گویی معروفید. ممکن است بفرمائید خلاصه و بطور واضح دولت در شرایط فعلی باید چکار بکند؟
از اینکه بعضاً کلی گویی کردم ببخشید. فضای کنونی اینطور ایجاب می کند، اگرنه جواب واضح سوال های شما را دارم. در شرایطی فعلی دولت باید کارخانه ها را فوراً دوباره بکار بیندازد و باعث شود اشتغال فوراً بالا رود. نرخ بهره بانکی برای تولید کنندگان خاص مثل همان فولاد و سیمان که نام بردید و سایر کارخانه های تولیدکننده کالاهای مادر فورا بایستی به حدود 10 درصد کاهش داده شود. این کارها اصلا مشکل نیست.کارخانه ها با کمی پول که اکثراً بدهی دولت به آنهاست و یا از هر بابت دیگر راه می افتند. حدود 20 هزار میلیارد تومان، اقتصاد کشور را در این خصوص به مقصد می رساند.

همچنین، طرح های عمرانی فوراً بایستی شروع شوند، حتی به قیمت کسر بودجه. حدود 15 هزار میلیارد تومان این طرح ها را به راه خواهد انداخت. این طرح های عمرانی به همراه فعالیت بیشتر کارخانه های تولیدی، اقتصاد را از حالت رکود به‌در خواهد آورد. جمع این دو عدد مبلغی معادل 5/2 درصد تولید ناخالص داخلی می شود. این عدد نسبتاً ناچیز خطری برای تورم ندارد، به‌خصوص که اگر به بخش هایی داده شود که مزیت اقتصادی در تولید دارند.

در تاریخ اقتصاد ایران فقط سالهای 31 و 32 را می دانم که اقتصاد ایران دچار رکودی با این عمق شده بود. دلیل دولت دکتر مصدق در آن زمان همان نفت بود که شما امروز به آن اشاره می کنید ولی به این نکته توجه کنیم که ایران در آن زمان کالای دیگری جز نفت نداشت. تعداد واحدهای تولیدی دیگر بسیار معدود و اصلا با شرایط فعلی قابل مقایسه نبود. امروزه ایران کشوری تولیدی است که در بسیاری از صنایع در سطح جهانی مطرح است. به‌علاوه اینکه در بیست سال اخیر دستاوردهای زیادی در بسیاری زمینه های فناوری و در دو ساله اخیر بسیاری موفقیت های سیاسی در صحنه بین‌المللی به‌دست آورده ایم.

با تمام این حرف ها به نظر نمی رسد دولت حاضر با استمرار سیاست های پولی بتواند اقتصاد کشور را از رکود خارج کند چون دو مشکل اساسی دارد. اولا، بیش از اندازه به خارج نگاه می کند و راه حل مشکلات اقتصادی کشور را فقط در خارج از کشور می‌داند و دوم اینکه در بین تمامی تئوری های اقتصادی فقط به یکی توجه کرده و همان را دنبال می کند، آن هم تئوری که در اواخر قرن بیستم منسوخ شد. دیدیم اقتصادهایی را که به استفاده از آن تئوری اصرار ورزیدند و رکودها و بحران‌های سالهای 2006 تا 2010 را تجربه کردند.

عیبی که بر عقاید بنده می گیرند و آنقدر هم گفته اند که مردم از جمله احتمالا خود جنابعالی آن را باورکرده‌اید اینست که می گویند پول بدون پشتوانه چاپ کنیم؟ انگار که این کاری خارق العاده است. همه دولت ها پول بدون پشتوانه چاپ می کنند. بیش از 80 سال است که دولت ها این کار را می کنند. پول به جز واسطه انجام معاملات، به عنوان حربه ای توسط دولت ها ساختار اقتصاد را تغییر می دهد. در شرایط عادی ما به اندازه ازدیاد تولید سالانه، پول جدید چاپ می کنیم که در چنین شرایطی تورم صفر می شود. در شرایط غیر عادی کنونی، اول پول را چاپ می کنیم و با مدیریت صحیح آن در بنگاه های تولیدی قرار می دهیم. سپس تولید جدید به‌عنوان پشتوانه پولی که چاپ شده ایجاد می شود. راه حل وجود دارد ولی برای انجام آن و بیرون آوردن سریع اقتصاد از این رکود کم سابقه، اعتقاد به نیروهای داخلی، نهراسیدن از ازدیاد موقتی و جزئی تورم و نیز قبول اینکه شرایط مختلف تئوری های مختلفی را می طلبد لازم است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد