گروه دیپلوئید : این گروه
دارای 13 کروموزوم
(n=13) و به پنبه های
دنیای قدیم یا آسیائی معروف هستند . سطح دانه آنها پوشیده از کرک یا لینتر و ساقه
و شاخه های فرعی آنها نسبتا نازک می باشد . ق.زه ها پس از رسیدن بخوبی باز نشده و
تقریبا دیر رسند . طول الیاف آنها کوتاه و بین 12 تا 24 میلیمتر است . کیفیت آنها
خوب نبوده ، جنبه تجارتی و صادراتی ندارند و مقدار محصول آنها نیز در هکتار کم می
باشد . مهمترین پنبه های این گروه عبارتند از الف – G - arboreum L . شامل پنبه های دائمی است که ارتفاع بوته آنها به 2 متر می رسد .
برگهای آنها 5 تا 7 برگچه ای و گلها قرمز رنگ است . در هر خانه یا هر برچه کپسول
آنها تا 18 دانه وجود دارد . کیفیت الیاف آنها نامرغوب و برای کاشت در مناطق
گرمسیر جنوب شرقی آسیا و مشرق آفریقا مناسبند . ب- G . herbaceum L . شامل پنبه های یکساله
می باشد که ارتفاع بوته آنها حدود 5/1 متر و دارای برگهای چند برگچه ای است و
برگها کم و بیش کرکدارند . گل ها زرد رنگ ، قوزه ها نوک تیز و طول آنها 2 تا 5/3
سانتیمتر است . کپسول یا قوزه ها 3 تا 4 برچه ای که در هر برچه تا 12 دانه وجود
دارد و سطح دانه ها پوشیده از کرک می باشد . کیفیت محصول آنها متوسط و مبدا آنها
از عربستان سعودی است . این پنبه برای کاشت در مناطق گرم آسیای مرکزی ، مدیترانه و
جنوب اروپا ( اسپانیا ) مناسب است . این پنبه اولین
بار در کناره دریای سرخ کاشته شده و هنوز نیز در سودان وجود دارد . این پنبه از
طریق عربستان به جنوب ایران وارد و در کناره خلیج فارس کشت و پنبه پرسیکوم از آن
حاصل شده است . 2- گروه تتراپلوئید یا گونه های آمریکائی
: این گروه که به پنبه های دنیای جدید یا آمریکائی معروفند
، دارای 26 کروموزوم (n = 26) می باشند .
شاخ و برگ آن ها بزرگتر از گونه های آسیائی ، ساقه ها قطورتر و قوزه آن ها در موقع
رسیدن کاملا باز می شود . طول الیافشان بلند و یک اندازه و بین 23 تا 33 میلیمتر
است . مقدار محصول انها نیز در هکتار بیش از گونه های آسیائی می باشد . پنبه های
آمریکائی به دو گروه تقسیم می شوند : گروه اول – گونه
هائی که سطح دانه آنها پوشیده از کرک یا لینتر می باشد ، شامل
: الف – G . hirsutum L . : این پنبه از آپلند مشتق شده و شامل انواع یکساله و دائمی می باشد . ارتفاع
بوته های آن بین 60 تا 150 سانتیمتر است که گاهی به 2 متر می رسد . تعداد ساقه های
زایشی آنها کم و ساقه به رنگ سبز مایل به قهوه ای است ، برگها اغلب 3 تا 5 برگچه
ای و کرکدار ، گلها بزرگ به رنگ زرد روشن ،کپسولها بزرگ و گرد و معمولا 3 تا 4
برچه ایست که در هر برچه از 3 تا 11 بذر وجود دارد . دانه ها بزرگ و پوشیده از کرک
می باشند . طول الیاف آنها 25 تا 30 میلیمتر و کیفیت محصول آنها خوب است . این
پنبه به آسیا و آفریقا نیز گسترش پیدا کرده است . ب- G . religiosum : این پنبه دائمی است و
سالهای زیاد در یک زمین باقی مانده و حصول تولید می نماید . دانه های آن قلوه ای
شکل است . پ – G . peruvianum cav
: ارتفاع بوته های آن به 3 متر می رسد . سطح دانه ها پوشیده
از کرک و الیاف آنها به رنگ تیره مایل به قهوه ای است . این پنبه مخصوص کاشت در
پرو و باربادوس می باشد که سپس به آفریقا برده شده است . ت – G . mexicanum Todars : مرکز اصلی کشت آن
در مکزیک بوده و از آپلند مشتق گردیده است . گروه دوم : گونه هائی که سطح دانها بدون کرک یا لینتر می باشند و عبارتند
از : 1- G . barbadense : شامل گروه بزرگی از
پنبه های آمریکائی است که الیاف آنها مرغوبتر از سایر انواع بوده و در صنعت نساجی
بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند . مبداء آنها آمریکای مرکزی می باشد
. این گروه شامل پنبه های یکساله است که ارتفاع ساقه آنها
5/2 تا 7/2 متر همراه با ساقه های رویشی قوی و بسیار منشعب می باشد . برگ ها
معمولا 3 تا 5 برگچه ای و بدون کرک ، گل ها به رنگ زرد تیره است که در پایه گل ها
نقاط قرمز یا بنفش رنگ وجود دارد . کپسول ها 5/3 تا 6 سانتیمتر است که معمولا سه
برچه ای می باشند و در هر برچ 5 تا 8 و گاهی بیشتر دانه وجود دارد . طول الیاف آن
ها حدود 30 میلیمتر و گاهی بیشتر است . الیاف آنها خیلی محکمتر از الیاف سایر پنبه
ها بوده و در صنعت نساجی برای بافتن پارچه های نازک و ظریف به کار می روند ، مقدار
محصول آنها نیز بیش از سایر انواع و کیفیت الیاف نیز بالاتر است . نژاد مهم این
پنبه brasiliense می باشد که دائمی است و در
نواحی استوائی آمریکای جنوبی ، آمریکای مرکزی و برزیل و به طور پراکنده در آفریقا
و هند یافت می شود . اندازه کپسول ها حدود 3 سانتیمتر است که معمولا سه برچه ای و
دانه های آن قلوه ای شکل می باشد . سطح خارجی کپسول آن ها دارای برجستگی مختصری
است که در داخل آن ها روغن ذخیره می گردد . 2- G . vitifolium
Lamk. : شامل پنبه های دائمی است که ارتفاع بوته آنها حدود
4 تا 5 متر و مبدا آنها از برزیل می باشد و در گویان نیز وجود دارد و در اغلب
کشورهای آمریکای جنوبی پراکنده هستند . آب و هوا (اکولوژی
پنبه ) : برای تولید محصولی که از کمیت و کیفیت
مناسبی برخوردار و ارزش تجارتی بالائی داشته باشد ، لازم است پنبه را در مناطق گرم
کشت نمود ، به خصوص زمانی که محصول آن می رسد ، اگر سرما و یا بارندگی در اوایل
پائیز شروع شود ، امکان بهره برداری کافی از تمامی محصول این گیاه نبوده و پنبه
تولید شده هم ، ارزش تجارتی کمتری دارد و از طرف دیگر ارزش نساجی آن نیز پائین می آید
، بنابراین باید پنبه را در مناطقی کشت کرد که آب و هوا از هر نظر برای رشد و نمو
آن مناسب و محصول تولید شده از نوع مرغوب و باارزش تجارتی و نساجی بالائی باشد .
پنبه از سطح دریا تا ارتفاع 1200 متری بخوبی رشد کرده و محصول کافی می دهد . برخی
از واریته های آن تا ارتفاع 1800 متری نیز رشد می کنند . بطور کلی برای تولید پنبه
ای که ارزش تجارتی آن بالا و مقدار محصول آن نیز قابل توجه باشد ، باید در مناطق
کاشت نسبت به عوامل زیر توجه کامل مبذول گردد : 1- سرما و یخبندان : یکی از عوامل مهم بازدارنده و توقف رشد و نمو پنبه ،
سرما و یخبندان است که در طول دوره رشد نباید به هیچوجه گیاه در معرض آنها قرار
گیرد ، زیرا پنبه به علت حساسیت شدیدی که در برابر این دو عامل دارد ، نه تنها
محصول کافی تولید نمی کند ، بلکه الیاف آن نیز کیفیت خوبی نخواهند داشت
. 2- در زمان کاشت و تولید جوانه و رشد اولیه آن ، درجه
حرارت باید حدود 13 تا 15 درجه سانتیگراد باشد . 3- در طول زندگی پنبه که معمولا حدود 180 تا 200 روز است ، درجه حرارت در
تابستان نباید کمتر از 20 تا 22 ( بطور متوسط 25 ) درجه باشد . حدود 4 تا 5 ماه ار
دوره شد ، این گیاه به حرارت 25 درجه نیاز دارد . 4- حرارت هوای منطقه در بهار معتدل و باران به صورت رگبار نبارد.
5- در مواقع تولید جوانه، گل دادن، رسیدن و باز شدن کپسول
ها، آفتاب و نور کافی وجود داشته باشد. 6- آب کافی برای
آبیاری پنبه موجود و هوای منطقه در تابستان خشک نباشد. 7- در تابستان ، بخصوص موقع تلقیح و رسیدن میوه ها، باد خشک و شدید وزش
نداشته باشد. 8- حدود 5/3 دوره زندگی پنبه، آسمان صاف و
بدون ابر باشد. 9- در مناطقی که باران نسبتا\\\"
زیادی می بارد در موقع رسیدن کپسولها باران کمتری ریزش نماید و از طرفی آبیاری نیز
انجام نشود. عوامل محدود کننده کشت پنبه در ایران:
هرگاه از زمان کاشت تا برداشت ، نسبت به مسائل و عوامل
مختلفی که در رشد و نمو پنبه موثر است توجه کافی به عمل نیاید ، این گیاه محصول
کافی تولید نمی کند و به سبب وجود این عوامل که همواره زارعین پنبه کار با آنها
مواجه می باشند ، سطح زیر کشت و مقدار تولید آن هر سال تغییر نموده بنابراین نمی
توان محصول خوب و کافی از آن برداشت کرد، برخی از این عوامل عبارتند از:
1- چون اغلب زارعین پنبه را با اصول صحیح نمی کارند و در
بیشتر روستاها به روش کرتی قدیمی عمل می کنند لذا مقدار محصول و کیفیت آن قابل ملاحضه
نمی باشد. 2- با انتخاب روش کرتی ، نه تنها مقدار آب
زیادی است، بلکه آبیاری هم به طرز صحیح و مناسب انجام نمی شود.
3- از آنجا که در بیشتر روستاها کمبود آب وجود دارد و در
موقع آبیاری هم دقت لازم به عمل نمی آید ، بنابراین محصول کافی برداشت نمی شود.
4- نوع شخم و وسایل اجرای آن به هیچ وجه مناسب برای زراعت
پنبه نیست. 5- چون وسایل انجام شخم قدیمی و نامناسب
می باشند ، بستر بذر به خوبی تهیه نشده و مقدار زیادی از بذر های کاشته شده از بین
رفته و در نتیجه مقدار محصول پائین می آید و به سبب رشد نبات در محیط غیر مناسب،
کیفیت تارها نیز خوب خواهد بود . 6- کشت به موقع
پنبه مسئله مهمی است که زارعین به آن توجه نمی کنند ، در صورتیکه اگر کشت به موقع
انجام شود، هم نباتات از طول دوره رشد کافی برخوردار و هم زمان رسیدن کپسول ها و
برداشت آنها در شرایط مناسب انجام خواهد شد. 7- عدم اجرای تناوب صحیح یکی از عوامل محدود کننده کشت پنبه است، با این
توضیح که در سالهای اخیر با تغییر قیمت محصولات کشاورزی ، برنامه تناوب
تقریبا\\\" در مسیری ناصحیح تغییر پیدا کرده و سبب محدودیت کشت این نبات شده
است. 8- در اغلب روستاها هنوز زارعین از بذر
بومی و قدیمی خود کشت می نمایند در صورتی که اگر از بذور اصلاح شده و پر محصول و
مناسب برای هر منطقه استفاده کنند ، مقدار محصول آنها بیشتر خواهد شد.شاید علت عدم
اطلاع آن ها از وجود بذور اصلاح شده باشد. 9-چون قبل از کاشت، بذر را ضد عفونی نمی کنند، این خود سبب انتشار بیشتر
بیماری های قارچی می شود. 10-اغلب زارعین از
استعمال کودهای لازم و کافی شاید به علت گرانی و یا عدم آشنایی خود داری می نمایند.
11- با آفات و امراض پنبه در نواحی مختلف به خوبی مبارزه به
عمل نمی آید. 12- وجود کرم خاردار که یکی از افات مهم
این نبات است، عامل مهمی برای جلوگیری از کشت و تولید پنبه می باشد.
13- وزش بادهای شدید در اکثر نقاط کشور موجب جلوگیری از رشد
این نبات می گردد. 14- برداشت محصول به موقع و به روش صحیح
انجام نمی شود. 15- در برخی از مناطق بخصوص در خوزستان ،
شوری زمین موجب کاهش قابلیت نفوذ خاک و کمبود مواد آلی و جلوگیری از رشد نبات شده
است. خاک های مناسب برای کاشت پنبه:
برای آن که بتوان حداکثر بهره را از زراعت پنبه به دست آورد
باید به وضع زمین از نظر فیزیکی و شیمیائی کاملا توجه داشته و این نبات را در
حاصلخیز ترین زمین کشت کرد.خاک باید دارای عمق کافی تا 20 سانتیمتر بوده ، تحت
الارض آن سفت و غیر قابل نفوذ نباشد، زیرا این گیاه با دارا بودن ریشه عمیق ، در
زمین که دارای عمق کافی و قابل نفوذ باشد،بهتر رشد می نماید. از کشت پنبه در زمین هائی که ز نظر مواد غدائی ضعیف و نیز کم عمق و مرطوب
است باید خود دارای و نسبت به حالت اسیدی و بودن خاک توجه شود و این گیاه در خاک
هائی که ph آن ها بین 6 تا 7 می باشد کشت گردد.این
نبات در زمین هائی که دارایph بین 2/1 5 تا 8 باشد
به خوبی رشد می کند. ولی بهترین ph برای این گیاه بین
2/5 تا 7 است. پنبه در خاک های رسی قابل نفوذ و خاکهای
رسی شنی به خوبی رشد کرده و محصول قابل توجهی تولید می نماید.همچنین در اراضی رسی
آهکی و خاک های شنی هوموسی و خاک هائی که مخلوطی از رس و شن و لیمون باشد نتیجه
باشد نتیجه خوب می دهد. بهترین خاک برای
پنبه خاک های لیمونی شنی و لیمونی رسی است. پنبه در زمین های شنی و سبک رشد خوبی
ندارد و محصول آن در این زمین ها معمولا زودرس و همچنین در خاک های مرطوب و زه دار
نیز محصول خوبی نمی دهد. در مناطق گرمسیر و
کم آب به علت وجود ریشه های عمیق و مقاوم بودن به خشکی محصول مناسبی می توان بدست
آورد . در زمین هائی که مقدار نمک آن ها خیلی زیاد نباشد این نبات محصول مناسبی
تولید می کند، زیرا مقاومت پنبه در مقابل شوری بیشتر از سایر گیاهان و کمتر از
یونجه می باشد. ضمنا باید توجه داشت که در زمین های رسی که زه کشی کامل انجام شده
باشد می توان به کاشت پنبه اقدام نمود.