گونه ممکن است که از رخت و لباس حرف بزنیم، رابطه آن را با هویت و سنت و ملیت تبیین کنیم، نقش بیبدیلش را در سبک زندگی خود نمایش دهیم اما سخنی از شیوه تولید آن به میان نیاوریم؟
بسیارند کسانی که از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی سخن میگویند و واقعا در این مدعا صدیق و راستگویند و چنین زیستی، دغدغه هر ساعت و هر روزهشان است اما سطورشان را که میخوانی، میبینی انگار بخشی از حقیقت، به ناخواه، مغفول مانده است. تردیدی نیست که لباس ما شناسنامه هویت، ملیت، دیانت و فرهنگ ماست یا باید باشد و باز شکی نیست که شکل و اندازه و رنگ و مدل چنین لباسی باید مورد تحقیق و مداقه قرار گیرد چرا که اهمیت دارد. باید به شهرنشینان ما پوششی ارائه شود که مردم کوچه و بازار دوستش بدارند و نخبگان و خواص هم آن را بپسندند و صد البته، باید آن پوشش پیشنهادی با قواعد و مختصات هویت دینی و ملی مردم نیز منطبق باشد. تا اینجا بحثی نیست و همه به درستی آن معترفیم.
اما کجای این گزاره ترکیبی ناقص است و چرا گفتیم که گویی بخشی از حقیقت، وامانده و از چشم دلبستگان هویت و فرهنگ دور مانده است؟
واقعیت این است که نمیتوان به هویت و ملیت اندیشید اما استقلال فرهنگی و اقتصادی را از نظر دور داشت. حال آنکه ملیت و استقلال با هم ملازمت تام دارند. پرسش این است: چگونه میتوان لباسی پوشید که مواداولیهاش در داخل کشور تولید نشده است و استقلال فرهنگی را هم حفظ کرد؟ چگونه ممکن است که هویت ملی در قالب لباسی متبلور شود که حتی دوخت آن هم در کشور خودمان انجام نشده است؟
از مفهومی حرف میزنیم که به شاهراه یا چهارراهی میماند که مفاهیم اصولی زیست ما از آن عبور میکند؛ فرهنگ، هویت و ملیت و سنت در این مسیر جاریاند و خانه ما، طرز غذا خوردن ما، همنشینی ما و اجتماع ماـ در همه ابعادش- در بستر این مفاهیم خلق شدهاند و میشوند و میبالند. اقتصاد هم طبیعتا مفهومی است که از فرهنگ ملی ما نشأت میگیرد و تولید اقتصادی و اقتصاد تولیدی را شکل میدهد؛ همچنان که در سدههای قبل.
چیزی از شال کشمیر شنیدهاید؟ این شال، تا اقصی نقاط هندوستان و فرنگستان میرفت و جزو بافتهها و تافتههایی بود که در سراسر جهان خریدار داشت. البته برخلاف اسم ظاهری، این محصول در کشمیر تولید نمیشد! اساسا در کرمان و در کارگاههای شالبافی کرمان به عمل میآمد! صنعتی که از بین رفت! در حال حاضر مقام اول تولید این شال در اختیار چین و مغولستان است. ابریشمبافی ایران چه شد؟ بر سر صنعت پرورش کرم ابریشم گیلان چه آمد؟ در زمان قاجار نابود شد! نساجی ایران کجاست؟ بافتههای طبیعی و ظریف ایرانی کجا هستند؟
چنین است که ماهاتما گاندی، وقتی پرچم استقلال بر افراشت، به جای اسلحه، چرخ نرخریسی برداشت. او به خوبی میدانست نمیتوان از استقلال سیاسی سخن گفت اما سخنی از استقلال فرهنگی به میان نیاورد.
منبع:همشهری