شامگاه گذشته دومین شبی بود که صداهای ناهمگون، سکوت شبانه خیابان چهارباغ بالا را بر هم زده بود. این بوق خطر کارخانههای قدیمی نساجی اصفهان است که شبانه به گوش میرسد. "بافناز" یا "ریسباف"؟! در این شبها نگرانی میراث دوستان از تخریبهای شبانهای که اصفهان در این زمینه تجربه دارد، دوچندان شده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه اصفهان، صدای ماشینهای سنگین از کارخانه بافناز (شهناز) یکی از قدیمیترین و بزرگترین کارخانههای نساجی اصفهان به گوش میرسد.
مشاهدات خبرنگار ایسنا از بسته بودن فضای درونی کارخانه و تعداد زیادی ماشین سنگین حکایت میکند.ماشینهایی که حمل خاکها را برعهده دارند و روی آنها نوشته شده است: "خدمات موتوری شهرداری اصفهان"!
مدیرکل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری استان اصفهان در تماسهای پی در پی خبرنگار ایسنا از موج پیامکهای میراث دوستان در ساعات پایانی شب گذشته به او و نگرانی آنها خبر میدهد و میگوید: کارخانه نساجیای که در دو شب گذشته صدای ماشینهای سنگین از آن به گوش میرسد، کارخانه بافناز است که ثبت ملی نیست اما برای اطمینان بیشتر در این دو شب، یگانهای بازرسی اداره کل به آنجا سرکشی کردهاند.
محسن مصلحی که خود پس از دریافت پیامکها در محل حضور پیدا کرده است، میافزاید: کارخانهای که دو شب گذشته در حال تخریب آن هستند کارخانه بافناز است که ثبت ملی نیست، اما متاسفانه چون مکان جغرافیایی چند کارخانه نزدیک به هم هست در برخی موارد شاهدان اشتباه میکنند.
وی ادامه میدهد: کارخانه شهناز مالک خصوصی دارد و خبری از مشخصههای تاریخی در ساختمان آن نیست. تنها کارخانهای که در میان این چند کارخانه نساجی اصفهان ثبت ملی شده، کارخانه ریسباف است که در شبهای قبل شایعه شده بود که در حال تخریب است و در این چند شب یگانهای ما به آنجا سرکشی کردند تا آسیبی به آن وارد نشود.
مصلحی میگوید: مذاکراتی برای خرید کارخانه ریسباف که توسط بانک ملی در حال خریداری بود انجام شده تا آن را تبدیل به موزه صنعتی کنیم.
به گزارش ایسنا، در چهار باغ بالا دو کارخانه قدیمی و بزرگ نساجی واقع شده است؛ یکی کارخانه بافناز (شهناز) در نزدیکی اداره تامین اجتماعی و قبل از چهاراه نظر و یکی کارخانه ریسباف که پس از چهار راه نظر و در نبش خیابان هفت دست واقع و ثبت ملی شده است.
کارخانه بافناز در زمینی به مساحت 70هزار متر مربع در آذر 1329 یعنی در دوره پهلوی دوم توسط علی همدانیان تأسیس شد؛ ظاهراً این کارخانه بزرگترین کارخانه نساجی کشور است و تا سال 1341 تنها کارخانهای بوده که از دولت وام درخواست نکرده بود. در احداث این کارخانه به علت رواج مدرنیزم در ایران و کاربرد آن در طراحی بناها از بسیاری تزئینات کاسته شد و نمای ساختمانها حالتی سادهتر به خود گرفتند.
پس از فوت صاحب کارخانه این بنا به فرزندانش رسید که تحت نظر حسین همدانیان برادر وی اداره شد تا اینکه در دوم مهرماه 1345 سهام این کارخانه در اداره دارایی اصفهان به حراج گذاشته شد.
علی همدانیان در خانوادهای مذهبی در اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش از تاجران مشهور اصفهان بود. علی همدانیان دارای روحیهای پرتلاش، بلندپرواز و کارآفرین و دارای اندیشههای خلاق، تیزبین و آینده نگر بود. او در سن 27 سالگی با تأسیس «شرکت صنایع پشم اصفهان» فعالیت صنعتی خود را در سطح وسیعی آغاز کرد. سپس در سال 1329 با تأسیس شرکت سهامی ریسندگی و بافندگی بافناز (شهناز سابق) فعالیت صنعتی وی وارد مرحله جدیدی شد و با درایت و تلاش خستگی ناپذیر خود آن کارخانهها را به عنوان بزرگترین کارخانههای نساجی در خاورمیانه اداره کرد.
زنده یاد علی همدانیان در سال 1334 به همراه برادر خود به عنوان سهامداران اصلی، چهارمین کارخانه سیمان ایران را با نام «شرکت سهامی سیمان اصفهان » تأسیس و طی سالهای متمادی ضمن افزایش ظرفیت و تولید در کارخانههای مذکور موجب اشتغال هزاران نفر را فراهم کرد.
پس از درگذشت علی همدانیان، برادرش حسین همدانیان مسوولیت اداره واحدهای صنعتی را برعهده گرفت و در سال ۱۳۴۴ مؤسسه خیریه علی و حسین همدانیان را به عنوان بزرگترین بنیاد خیریه و نیکوکاری در ایران، ایجاد و کلیه سهام و اموال منقول و غیرمنقول و کارخانهها را به مؤسسه مزبور، واگذار و به مدت چند سال امور جاری مؤسسه را همراه با دیگر اعضای هیات امناء خیریه اداره کرد. کارها و خدمات اجتماعی برداران همدانیان در زمینه ساخت و تجهیز مراکز بهداشتی، درمانی، آموزشی، مذهبی، صنعتی و همچنین کمک به نیازمندان، دانشجویان و طلاب در یادها ماندگار است.
به گزارش ایسنا، شاید به گفته رییس اداره میراث فرهنگی اصفهان، اثری از تاریخی بودن این کارخانه نیست اما به لحاظ بزرگی، کاربری، قدمت و واقع شدن آن در یکی از خیابانهای مهم اصفهان قابل توجه است. مهم تر از همه، این کارخانه حافظه مشترک یک نسل از تاریخ صنعت در اصفهان است و میتوان به جای محو شبانه بافناز که مشخص نیست جای آن را روزانه مجتمعهای مسکونی عظیم پر میکنند یا تجاری! با تعریف کاربریهای جدید، بافناز و دیگر کارخانههای نساجی شهر را احیا کرد و حتی به کارآفرینی مجدد پرداخت.