ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در بازار اردبیل گشتی می زنیم نه به بهانه خرید بلکه بررسی سلیقه خرید شهروندان که دارایی جیب خود را دلیل انتخاب گروه خاصی از مواد مصرفی می دانند.
اما بازار اردبیل در نقاطی که چشم عادت کرده شهره به فروش اجناس دست دوم و حتی دست چندمی است. اینجا از همه نقاط دیگر بازار شلوغ تر است.
کت و شلوار، لباس زنانه، اسباب بازی، لوازم خانه برقی، کیف و کفش مهمترین وسایل فروشی است که دست فروشها سعی در عرضه آن به مشتریان خود دارند.
یک فروشنده به مشتری می گوید "ضمانت می کنم خراب نشود" دیگری می گوید "این کت و شلوار پشم دوخت ترکیه است" و... ادعاهای این فروشندگان از فروشگاهها و بوتیکهای لوکس کم نمی آورد.
برای کسب اطلاع بیشتر به فروشنده نزدیک می شوم. می گوید یا بخر با برو. مجبور می شوم برای اینکه پاسخ سوالاتم را بگیرم یک چراغ خواب کهنه را به دست بگیرم و سر قیمت چانه بزنم.
چرخ زندگی ام از لباس کهنه دیگران می چرخد
سرقیمت به توافق نمی رسم، قیمتی نزدیک به وضعیت نو همان جنس را پیشنهاد کرده است. ادعا می کند چرخ زندگی اش را از وسایل و لباس کهنه دیگران می چرخاند. گاهی با عصبانیت و گاهی با ترحم تلاش می کند مشتری را مجبور به خرید کند.
اینجا از مدلهای جدید مدیریت فروش خبری نیست، اما عصر که می شود جنسی در دست فروشنده نمانده است.
می پرسم مگر نمی توانی جنس سالم و نو از عمده فروشها بگیری و بفروشی؟ در حالی که به عمده فروشی که در 50 متری اش است نگاه می کند می گوید این شغل سود بیشتری دارد.
لباس های دست دوم مشتریان ویژه دارند
اما اجناس دست دوم تنها در بساطی های بی شکل و شلخته دیده نمی شود. فروشگاههایی در مرکز شهر که بیشتر پله می خرد و به زیر زمین یک ساختمان اداری یا تجاری می رود مراکز تجمع فروشگاههایی است که در اصطلاح "تاناکورا" گفته می شود.
15 سال است که لباس های تاناکورا در قالب کمک هاى بشردوستانه برخى کشورهاى غربى به مردم کشورهاى همسایه ما ارسال شده از مرز عبور مى کند و وارد مرز های ایران مى شود و پس از قیمت گذاری از طریق چند واسطه به فروشگاه هاى پرتعدادشان در سراسر کشور مى رسد.
لباسهای تاناکورا در بعضی مناطق مرزی به حدی گسترش یافته که بازارچههای بزرگی را به خود اختصاص داده و این لباسها بدون هیچ مانعی به راحتی خرید و فروش میشوند و با توجه به حجم زیاد آنها و بازارچههایی که برای آنها تشکیل شده بر خلاف عقیده مسئولان نمیتوان فرض کرد که به صورت غیر قانونی و بدون مجوز وارد کشور میشوند.
اگر بخواهیم گرایش شهروندان به استفاده از این لباسها را بدانیم نگاهی به شلوغی مغازه های فروش این اجناس گواه همه چیز است. از عروسک "میکی موس" کهنه با دماغ کنده شده بگیر تا لباسهای کوهنوردی و لباسهای مجلسی.
این اجناس مشتریان مخصوص به خود دارند و می توان به راحتی در لابه لای آن همه شلوغی، اجناس بنجل ایرانی را هم به اسم خارجی فروخت. چراکه بسیاری از اجناس ایرانی با مارک خارجی به بازار عرضه می شود و قابل تشخیص نیستند.
بیماریهایی که سلامتی را مشتریان را تهدید می کند
بوی انواع ضد عفونی کننده فضای فروشگاه مشام مشتریان را آزار می دهد. از خانم مشتری که در کنارم لباسها را برانداز می کند می پرسم از نظر بهداشتی مطمئن است مشکلی ندارد؟ پاسخ واضحی نمی دهد و می گوید چند بار بشور بعد بپوش.
این مشتری غافل از اینکه انواع بیماریهای پوستی و قارچی از جمله گال، شپش بدن، ساس، تینه آ، زرد زخم و شپش عانه در تار و پود این لباسها به انتظار بلعیدن سلامتی وی نشسته است چند قلم جنس می خرد و از فروشگاه خارج می شود.
جنس تولید کننده روی دستش مانده است
اما دود بازار پر رونق کهنه فروشها به چشم تولیدکنندگان و تولیدات داخلی می رود، بطوریکه جنس تولید کننده با قیمت پایین تر از لباس کهنه بر روی دستش مانده و به دست بنجل فروشها و بساطی های کنار خیابان سپرده می شود.
یک تولید کننده پوشاک می گوید: قیمت پیراهنی که تولید می کنم 13 هزار تومان است با سه سال کیفیت تضمینی، اما مشتری یا جنس نوی خارجی را می خرد یا مشابه دست دوم آن را.
با یک شهروند صحبت می کنم تا نظرش را بدانم. می گوید دلیل این خرید فقط کیفیت نیست بیشتر از کیفیت یک عادت باعث شده این فرهنگ جا بیفتد.
این شهروند معتقد است مردم به جای لباس ایرانی در مجالس به لباس خارجی خود می بالند و همه اینها به دلیل این است که فرهنگ نامناسبی رواج یافته و سدی در مقابل آن گذاشته نشده است.
بساطی های شنبه تا جمعه بازار اردبیل
شبهای جمعه مسیر تازه میدان تا بازار قیصریه مملو از بساطی هایی است که احوال تولیدات داخلی را به خوبی بیان می کنند.
لباس، لوازم خانه، لوازم تزئینی و انواع وسایل مصرفی که بخشی ایرانی و بخشی چینی است یکی از سرگرمی ها و بهانه خیابان گردی شهروندان اردبیلی در شبهای و روزهای جمعه شده است.
غافل از اینکه ثمره دست کارگر ایرانی در لابه لای گفتگوی های فروشنده و چانه زدن مشتری حراج می شود.
یاد سئوال آن تولید کننده می افتم که می پرسید "با وجود مشاغل کاذب چگونه می توان بازار را تنظیم کرد و انتظار قیمتهای یک دست برای حمایت از تولید کننده داخلی را داشت"!(مهر)