ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ارتباط تحریم با دلار چیست؟ اثر تحریم
تاکنون چه بوده است و بهترین سیاست در شرایط کنونی از ناحیه دولت چیست؟
تحریم سویقت چه تاثیری بر اقتصاد ایران می گذارد و مسئولان باید چه کار
کنند ؟
به گزارش « تابناک » ، تحریم هایی که علیه جمهوری اسلامی
ایران گرفته شده است، در صدد نشانه گرفتن پاشنه آشیل ها و نقاط سیب پذیر
اقتصاد ایران است . به عنوان مثال، اگر روزی بخواهند، اقتصاد چین را با
مشکل مواجه سازند، بازارهای صادراتی چین را محدود کرده و از انجا که رشد
اقتصادی چین بر پایه تسخیر بازارهای جهانی می باشد، چین با کاهش رشد
اقتصادی مواجه خواهد شد. حال آیا راه برای کشور چین بسته خواهد شد؟ مسلم
است که نه. چین می تواند در صورت چنین اتفاقی، دستمزدهای داخلی را افزایش
داده و با ایجاد قدرت خرید در داخل بازار داخلی را جایگزین بازار های خارجی
نماید.
بر این اساس ، آنچه گفته شد، تنها مثالی بود از این که تحریم چه گونه پاشنه آشیل های اقتصاد یک کشور را هدف قرار می دهد.
نقاط آسیب پذیر اقتصاد ایران کدامند ؟
پاشنه
آشیل ها و نقاط آسیب پذیر اقتصاد ایران، در شرایط کنونی وابستگی تولیدات
دامی، کشاورزی و صنعتی به مواد اولیه، کالاهای واسطه ای و سرمایه ای است.
این بزرگترین و اصلی ترین مشکل اقتصاد ایران است و تحریم دقیقا همین را
نشانه گرفته است. واردات نیاز اصلی برای تولید داخلی است و اگر مانعی برای
واردات کالاهای واسطه ای ایجاد شود، تولید داخلی با تهدید جدی مواجه خواهد
شد.
تاکنون تحریم به تنهایی توانسته است، واردات نهاده ها برای بخش
های تولیدی را، نزدیک به 40 درصد افزایش دهد، نتیجه ی گران شدن واردات، در
کنار عدم حمایت های دولت، کاهش انگیزه های سرمایه گذاری داخلی و کاهش تولید
داخلی بوده است.
هم اکنون برای این که وابستگی در اقتصاد ایران را
به خوبی لمس کنید، اثر ارز و گران شدن ارز را بررسی کنید. افزایش قیمت
دارو، گوشت، مرغ، تخم مرغ، میوه،خودرو و غیره همه و همه به نوعی به گران
شدن ارز و افزایش هزینه های نهاده های تولید باز می گردد. اتکای اقتصاد
ایران به ارز عاملی می شود که پیکان تحریم دقیقا، ارز را نشانه بگیرد و
کشوری را که ارز در آن به عنوان نهاده ی تولید نقش بازی می کند، کمیاب کند.
حال
دولت چه سیاستی را باید در پیش بگیرد؟ نکته ی مهم این است که مشکل ای که
امروز اقتصاد ایران دارد، ریشه در توسعه نیافتگی اقتصاد ایران دارد. از
همان ابتدا مسیر توسعه را نادرست به ما نشان داده اند. توسعه را به صورت
مادی تعریف کردند و بر کمیت ها بیش از کیفیت ها بها دادند و نتیجه این شد
که نه تنها توسعه ای که توسعه مادی ثمره ی آن بود، محقق نشد بلکه دیگر توان
توسعه ی توسعه مادی نیز از ایران گرفته شد.
به زبان ساده، ماشین آلات و
تکنولوژی فرزند توسعه است ولی از آنجا که اقتصاد ایران در مسیر توسعه
یافتگی قرار نداشت و خرید ماشین آلات دست چندم خارجی کمک به توسعه یافته تر
شدن کشورهای خارجی می کرد، این گونه برای کشورهای در حال توسعه قلمداد
کردند که اگر به سمت سرمایه و پس انداز حرکت کنید و پس انداز ها را به خرید
کالاهای مادی و تکنولوژی ما اختصاص دهید، وارد مسیر توسعه خواهید شد. به
زبان دیگر کشورهای خارجی از سرمایه و پس انداز کشورهای در حال توسعه رشد می
کردند و تنها چیزی که به کشورهای در حال توسعه می دادند، رشد ظاهری
ناکارامد، کم بازده بود. و این رشد ناکارامد و کم بازده و وابسته به دانش
خارجی از آنجا که هزینه های فزاینده داشت، توان ارتقاء را از دست داده بود.
به گونه ای که نه تنها توسعه یافتگی ایجاد نشد، بلکه توان توسعه تولید
فعلی نیز از ما گرفته شد، چرا که توسعه تولید فعلی، یعنی توسعه ناکارامدی،
توسعه وابستگی نه توسعه بهره وری، توسعه نوآوری و غیره.
بنابراین
درسی که می توان از این تجربه گرفت این است که تکنولوژی برای اقتصاد ایران
ابزار توسعه نیست، و آنچه تاکنون طی می شده است امر ضد توسعه ای بوده است،
پس نباید با شعار بهره وری به سمت آن حرکت کرد و از سویی باید تحریم را
فرصتی دید تا از این مسیر توسعه نیافتگی بیرون آمده و کاری کنیم که
تکنولوژی فرزند اقتصاد ایران شود و این زمانی محقق میشود که قدم در مسیر
توسعه بگذاریم، چرا که تکنولوژی فرزند توسعه است نه ابزار توسعه.
لذا
نباید بهره وری را از طریق توسعه مادی تعریف کرد، چنین تعریفی به معنای این
است که بهره وری توام است با عقب ماندگی و توسعه نیافتگی. و این مسیر
اشتباه، رسیدن به بهره وری را بیش از پیش سخت می سازد.
تولید از
آنجا که متکی به ارز است و تولید متکی به ارز در تسلط کشورهای خارجی است،
عاملی برای ایجاد تهدید تولید داخلی از طریق کشورهای خارجی شده است، و این
دولت جمهوری اسلامی ایران است که باید، تولید را نجات دهد، حمایت و تقویت
از تولید بزرگترین رسالت امروز دولت ایران می باشد.
توجه به این
نکته بسیار ضروری است که توسعه امر جهشی نیست، یعنی نمی توان یک شبه ره صد
ساله را طی کرد. توسعه یعنی تربیت و این تربیت زمان بر است و اگر میخواهیم
به توسعه دست پیدا کنیم، و اثر تحریم را خنثی کنیم باید این واقعیت را
بپذیریم. بنابراین برای افزایش بهره وری نباید هزینه ها را افزایش داد. با
اعمال شوک، مسیر توسعه پیموده نمیشود. این قدم یعنی حمایت های درست از
تولید، مهم ترین قدم و جزء ضروری ترین اقداماتی است که دولت باید انجام
دهد.
نکته ی دیگر این است که از آنجا که اثر این تحریم ها، کاهش ارز
در داخل می باشد، مدیریت صحیح بر ارزهای موجود از ضروری ترین اقداماتی است
که باید برای حمایت از تولید کنندگان داخلی صورت بگیرد. در شرایطی که به
علت رکود تورمی، واردات و دلالی از سوددهی خوبی برخوردار است، نباید ارز
راهی به سوی آنها باز کند، ارز را نباید صرافی ها توزیع کنند، مدیریت ارز و
هدایت ارز به تولید کنندگان داخلی، از اوجب واجبات است چرا که در غیر این
صورت، واردات گسترده در کنار هزینه های بالای دستیابی به ارز، کمر تولید
کنندگان داخلی را خواهد شکاند و این همان چیزی است که تحریم می خواهد.
تحریم می خواهد کمر تولید کنندگان داخلی را بشکنند ولی می توان با پیمودن
مسیر توسعه کمر آنها را شکاند.
فقط باید خود بر هزینه های تولید
کنندگان اضافه نکرده و با حمایت از آنها این مسیر را پشت سر گذاشته و خود
را در مسیر توسعه یافتگی قرار دهیم.