این مطلب را عینا از سایت اطلاع رسانی فرش ایران قرار دادم.
در انتها نظرات کاربران این سایت را درباره ی این مطلب می بینید که جالب است.
دلا شب ها نمی نالی به زاری
سر راحت به بالین می گذاری!
تو صاحب درد بودی، ناله سرکن، ناله سرکن
..... خبر از درد بی دردی نداری!
به بهانه اظهارات دکتر امیر حسین چیت سازیان رییس محترم شورای علمی
دایره المعارف فرش دستباف کشور و ریاست پیشین انجمن علمی فرش ایران
طرح راه اندازی رشته فرش در سطح کارشناسی، گرچه یکی از معدود و در عین حال
مهمترین اقدامات اساسی در جهت ترفیع و تحکیم جایگاه فرش دستباف ایرانی
است، ولی متاسفانه در طی سال هایی که پشت سرگذارده ایم بدلیل عدم آینده
نگری در موضوعاتی چون ظرفیت مورد نیاز و قابل جذب و پذیرش در این بخش، عدم
اقدام اساسی در جهت تعیین سرفصل های آموزشی، غفلت در جذب و تربیت مدرسین و
اساتید مورد نیازی که بتوانند دانشجویان تشنه را با پشتوانه های علمی،
تاریخی و عملی این رشته سیراب کنند و مشکلات و مسائل فراوان دیگری چون
آینده شغلی و اشتغال پایدار برای فارغ التحصیلان، روز به روز اثرات منفی
سیاستٍ باز و غیر مدبرانه اش بر منافع محدود آن چیره می گردد. اقدامی با
آغازی خوش و انجامی تلخ برای فرش و فارغ التحصیلان و دانشجویان آن.
در
چنین شرایط و وضعیتی، که حتی دستیابی به پاسخی ساده برای سئوالات اساسی
دانشجویان و فارغ التحصیلان از سوی متولیان و دستاندرکاران آموزش فرش به
امری دشوار و غیر محتمل تبدیل شده است، کسانی بر طبل ایجاد مقاطع کارشناسی
ارشد و حتی دکتری این رشته می کوبند که در برداشتن گام های ساده در مجموعه
های کوچکی نظیر انجمن علمی فرش ایران نیز ناتوانی مدیریتی خود را به شهادت
سال ها فعالیت بدون اثر و نتیجه باثبات رسانده اند.
واقعیت فرش
دستباف ایران این است که حرف های بسیار خوب و عناوین برنامه های غیرقابل
انکار و مطلوب بسیاری در حول و حوش آن طرح می گردد که بدلیل نبود نگرش و یا
دانش مدیریتی در این بخش یا به عبارت روشن تر و صحیح تر نبود درک و ظرفیت
های مدیریتی در کسانی که مسندها و موقعیت های رسمی و نیمه رسمی این بخش را
بگونه ای خودخوانده و گاه شبه خانوادگی در اختیار گرفته اند، یا هرگز جامه
عمل نپوشیده و یا به پوسته ای بی محتوا تبدیل گردیده و می گردند. ظاهرگرایی
و عقل گریزی و نیز تصمیم گیری مبتنی برهیجانات و شرایط زمانی خاص و زودگذر
در کنار نبود سیستم عاقله و مستقل نظارتی و برخاسته از جایگاه قانونی حاکم
بر این بخش باعث گردیده تا کار فرش کشور از تجمیع نظرات اهل خبره و تعامل و
همفکری اهل نظر دور گشته و به ورطه خطرناک لابی گری و رابطه سازی و رابطه
بازی که حرف اول و آخر را در تصمیم گیری ها می زند کشیده شده است. و بی
اندیشه ای نسبت به آینده فرش و دستبافته های کشور که جزئی اثرگذار از فرهنگ
و تمدن سرزمینی و دینی ما است، هر روز راهی تازه و برنامه ای جدید و صد
البته مقطعی و ناپایدار در مسیر رشد این هنر به مثابه سنگ راهی ظاهر شود.
اهمیت
موضوع و نقش برخی از این افراد در تصمیم سازی هایی از این دست موجب می
گردد تا ناخواسته و ناگزیر بررسی عملکردها و اقدامات پیشین این افراد که
احتمال خیر خواهی در ابراز نظر و اقداماتشان را نمی توان منکر شد، اهمیت
یابد.
به عنوان مثال تشکیل انجمن علمی فرش ایران، قطعا یکی از
نیازهای ضروری برای ساماندهی و سوق دادن تلاش های این بخش به نگرش علمی و
انطباق رفتارهای جاری با موازین علمی بوده و هست. که ریاست آن را طی دو
دوره دکتر چیت سازیان بر عهده داشت. لکن این انجمن در طول سالها فعالیت،
بدلایلی که ذکر گردید، نتوانست بخش ولو کوچکی از ظرفیت های موجود و بالقوه
فرش ایران را با اساتید فراوان در تمامی بخش ها و در گستره ای به پهناوری
سرزمین بزرگ ایران، متحول و یا دست کم متحد نماید. تا آنجا که اعضاء پیوسته
قانونی آن (که مشروعیت عضویتشان مشروط به پرداخت حق عضویت سالیانه است) به
مرز 50 نفر نرسیده است!!. این در حالی است که جوانان علاقمند پر انرژی با
استعداد تحسین برانگیز در این بخش بسیارند.
مقایسه ای ساده میان
همایش ها و تلاش های علمی- تحقیقی کشور در زمینه فرش دستباف با اقدامات
مشابه خارجی از کنفرانس های آیکوک و آیکور تا فعالیت های موزه های تخصصی
فرش و منسوجات جهان، فاصله بعید و طولانی میان حرف تا عمل است. فاصله دوری
که ما از مقصد گرفته ایم. زاویه انحرافی که کم بود و نادیده گرفتیمش و سر
از نا کجا آبادی در آورده ایم که هنر ملی خود را در مصاف ارزان بافی! در
بازار گرسنه بافی های رقبا تنزل و ذلت داده ایم. نمونه دیگر مقایسه سایت
انجمن علمی فرش ایران و حتی مرکز ملی فرش ایران با سایت هایی شخصی نظیر
جوزان و سایت باری اوکانل و صدها سایت دیگر از این دست است. آیا برای کاستن
این فاصله برنامه ای قابل اجرا در دست است؟ آیا ایجاد این کار خارج از وسع
مالی انجمن و یا مرکز ملی بوده است؟ در واقع به قول ضرب المثل معروف
بیایید اول آنچه زاییده ایم بزرگ کنیم. بالغ که شد خود راه بگویدت که چون
باید رفت. بیاییم اگر قدرت راهبری نداریم بازدارنده هم نباشیم. به تماشا
نشستن گناهش کمتر از اقداماتی است که جز رنج و تعب و سوزاندن فرصت ها برای
فرش کشور نصیب دیگری نداشته باشد.
تلاش در جهت رد نظریه نویسنده در
این باب که گواه آن هزاران دانشجو و فارغ التحصیلی هستند که گلایه های
دردمندانه شان از بی سروسامانی و بیکاری و بیزاری از عمری که در این راه
صرف کرده اند بارها در محافل مختلف ابراز و یا از طریق سایت اطلاع رسانی
فرش ایران منعکس گردیده است، به همان اندازه عبث و بیهوده است که نویسنده
قصد تخطئه و تخریب فرد یا مجموعه خاصی مثلا انجمن علمی فرش ایران را داشته
باشد. انجمن علمی فرش ایران عملا با ثبت خود و عدم فعالیت موثر، تنها
جایگاهی را که بلحاظ قانونی می تواند به فرش ایران اختصاص یابد را صرفا
اشغال و امکان ایجاد انجمنی دیگر را از میان برده است. حال و هوای حاکم بر
این انجمن نیز برغم وجود انسانهای شریف و درستکار در این حلقه، بصورت سنتی
بنحوی شکل گرفته است که رغبت و جاذبه ای برای علاقمندان خصوصا پژوهشگران و
محققان برای پیوستن به آن ایجاد نمی کند.
آیا خود همین انجمن نمی توانست و نمی تواند منشاء اقدامات اساسی و آینده نگر برای فرش کشور در زمینه های مختلف باشد؟
آیا
این انجمن چه محدودیت ویژه ای نسبت به سایر انجمن های دیگر در سایر رشته
داشته و دارد که به چنین عقوبتی گرفتار آمده است؟ چرا با این همه منابع
(متجاوز از سی منبع) از دایره المعارف و لکسیکون های موجود و صرف اعتبار
ریالی بالا هنوز پس از مدت زمان مدیدی از شروع کار دایره المعارف در اولین
کوچه های آن سرگردان است؟
منظور از این نوشته به هیچ روی
نمایش کاستی های انجمن علمی فرش نیست. بلکه مثالی است که مصادیق فراوانی
برای آن نزد یکایک ما فراوان هست. نقد واقعیات است. نقد اینکه قلم شکسته
بیسواد بی عملی چون من چرا باید در جامعه بزرگ و فهیم ایرانیان فرهیخته دست
بکار نوشتن شود؟
زمان زمان کار و تلاش نتیجه بخش است و تعارف و
تکلف بر نمی دارد. عرصه روز به روز بر بافندگان صاحب ذوق و تولیدکنندگان
علاقمند و تلاشگر تنگ و تنگ تر می گردد. سکوت در قبال درماندگی طراحان و
بافندگان و رنگرزان و... آبرومند را تاب نیاوریم. بیش از دیگران از خودمان
بپرسیم. قبل از دیگری خود پیشقدم شویم. اصلاح امور بدون مشارکت همدلان و
دلسوزان امری قریب به محال است. با همه کم کاری هایی که صورت گرفته و می
گیرد، نمی توان همه مشکلات را به گردن دولتها و نظام و تحریم و ... انداخته
و با فرافکنی شانه از بار مسئولیت خالی کرد. میدان میدان عمل است. عملی
متکی بر تعقل، اخلاق، همدلی، وطن دوستی، نوعدوستی و یاری رساندن. وای بر ما
اگر از این همه نشست و سمینار و همایش و جلسه و کمیته و کمیسیون هیچ در
نیامده بلکه نان از سفره آبروی بافنده و تولیدکننده حذف شده باشد. عالم فرش
عالم عشق و هنر است و هنر آلوده بی مسئولیتی اجتماعی و سیاست که در ذات
خود میرنده و ناپایدار و جفاکار است نمی گردد.
عزیزان. دوستان.
همدلان. یاران. با دانشگاه ساختن به تنهایی دانش ساخته نمی شود. با رشد
مقاطع هم الزاما رشد علمی ایجاد نخواهد شد. خصوصا که آنچه تا کنون بصورتی
معیوب و معلول ساخته شده است، نه رنگ ترمیم و اصلاح صحیحی بخود دیده و نه
آینده روشنی برای آن متصور است.
بیاییم بجای ظرف به مظروف بیاندیشیم
و به جای ایده های تخیلی و دور از دسترس و کال، به پخته کردن کارهایی
بپردازیم که تنها شروعش کرده و به امان خدا رهایشان کرده ایم. بیایید به
وظیفه و وظیفه مندی خود در قبال مردم و تاریخ سرزمینمان بیاندیشیم.
اگر این دلنوشته مشفقانه ناخواسته مرزهای انصاف و مروت را زیر پا گذارده باشد بر من به کرم و بزرگواری ببخشایید.
کمترین - علیرضا قادری
***************************
متن خبر ایرنا در مصاحبه با دکتر چیت سازیان عینا در پی می آید: رییس
شورای علمی دایره المعارف فرش دستباف کشور از ایجاد دوره کارشناسی ارشد
رشته فرش دستباف برای نخستین بار در دانشگاه کاشان خبر داد.
امیرحسین
چیت سازیان، در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: ایجاد این رشته
تحصیلی به تصویب شورای گسترش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات
و فناوری رسیده است.
وی افزود: این رشته تحصیلی در سه رشته گرایش،
مدیریت فرش، طرح و نقشه و رنگ آمیزی و مواد اولیه در دانشکده معماری و هنر
دانشگاه کاشان برای بهمن ماه امسال دانشجو می پذیرد.
وی، هدف از
ایجاد این رشته تحصیلی را تربیت استادان مورد نیاز دوره های کاردانی،
کارشناسی و تربیت کارشناس ارشد مدیریت فرش دستباف در بخش های خصوصی، دولتی و
تعاونی ذکر کرد.
مدیر گروه هنر اسلامی و پژوهش و هنر دانشکده
معماری و هنر، دانشگاه کاشان خاطر نشان کرد: تربیت برنامه ریزان ارشد برای
تولید، تجارت و صادرات فرش و ایجاد تنوع و ابداع لازم در طراحی فرش ایران
از دیگر اهداف ایجاد این رشته تحصیلی است.
چیت سازیان با اشاره به
اینکه کاشان قطب تولید فرش دستباف و صنعتی کشور است، ایجاد رشته های فرش
برای حفظ و احیای این صنعت قدیمی در شهرستان کاشان را لازم دانست.
از
حدود هفت هزار و 500 نفر دانشجوی دختر و پسر دانشگاه کاشان،120 نفرآنها در
دوره کارشناسی رشته فرش این دانشگاه به تحصیل اشتغال دارند.
نظرات:
خانم دانشجوی ترم 7 فرش
|
آخه تو این 4 سال چی یاد گرفتیم که توی ارشد یاد بگیریم درسهای تکراری که اصلا یادمون نمیاد چی بودن. به قول یکی از استادا رشته ی فرش در اصل رشنه ی اژدها کشیه
|
خانم اسما دانشجوی فرش ایران زاهدان
|
تاریخ ارسال: 11/7/90 در حال تمام کردن دوره
کارشناسی فرش هستم در حالی که فکر میکنم با این سرفصلهای تکراری درسها
چیزی جز اطلاعات کم و ناکارآمد طی این چهار سال یاد نگرفتم و فکر نمیکنم
دوره ارشد این رشته چیزی بهتر وارزشمندتر نصیبم کنه
|
هدا فارغ التحصیل بیکار فرش
|
جز تاسف حرف دیگه ای نمیشه گفت.
|
خانم بلباسی دانشجوی کم ترین فرش ایران زنجان
|
....فرق است میان راه را تا نیمه رفتن با راه را با خطا رفتن .... این ره که میروند به ترکستان است ...
با تشکراز اقای قادری که حرف های را بیان کردن که شاید این روزها گوشی برای شنیدن ان بدهکار نیست!! برایمنی که دانشجوی فرش هستم این سوال پیش می اید که اولا چرا با رشته های هنری مانن رشته های نظری برخورد می کنند .!! چرا
مدیران صاحب نظرانو به خصوص اشخاص محترمی که سیلاب های درسی را برای فرش
ارئه می دهند درک نکرده اند که فرش یک هنر است نه فقط یه رشته علمی برای
تحصیل !! و بهتر نبود به جای این راه را با خطا بروند تا نیمه درست
بروند!!! چرا سعی دارند با به راه انداختن این رشته نوپای دانشگاهی .ابتدا
ان را روی پاهای خود ثابت نگاه دارند کاش به جای تلاش برای به راه
انداختن ارشد این رشته نگاهی به کاستی های می کردن که باعث شده هم
دانشجویان و هم فارغ التحصیلان فرش را درست نشناخته و در اخر حتی به عنوان
کارشناس فرش حرفی برای گفتن نداشته باشند !!
|
|
و ای کاش می شد داستان کسانی را گفت که سعی
کردند سرفصلی که با هزار و یک غلط بسته شده است را کمی اصلاح کنند اما
جماعتی که داعیه ایجاد قطب در فرش مملکت دارند مانع آن شدند. انشالله باشد
که داستان این سرفصل روزی بیان شود. به امید آن روز و روزی که بتوان در فرش
و به ویژه در حوزه دانشگاهی آن حرف زد و قطب ساز ها با ناجوانمردی تو
را سرکوب ننمایند. جناب قادری متشکرم
|
آقای امینی دانشجو فرش
|
خبر آمدن کارشناسی ارشد فرش برای من که دانشجوی فرش هستم رنگ و بوی دیگری دارد و هزار و یک سوال! اینکه
در کارشناسی ارشد چه می گویند نمی دانم و کاری به این ها هم ندارم چون
وظیفه من نیست. ولی در حال حاضر این سوال بسیار مهم است که در دفترچه کنکور
امسال رشته فرش نبود و از قرار معلوم می خواهند در تکمیل ظرفیت دانشجو جذب
کنند. یعنی دانشجویانی که در کنکور ارشد به آنچه می خواستند نرسیدند مسیر
خود را می خواهند از روی ناچاری فرش انتخاب کنند. بهتر نبود رشته فرش را با
یک تاخیر چند ماهه در سال آینده ارائه می کردند تا در دفترچه باشد و علاقه
مندان به این رشته بتوانند در آن ادامه تحصیل دهند. شاید مسئولین تصور
کردند نمی توان بیشتر از این دست، دست کرد و جامعه فرش را از وجود
کارشناسان ارشد بیش از این محروم کرد. برای این عزیزان آرزوی موفقیت می کنم. ولی موفقیت در این مسائل با این شتاب جای و جایگاهی ندارد.
|
|
این مرد قشقایی می گه : حالا سی مو دکترای فرش علم ایکنین، وقتش که شد سیتون معلوم ایکنم کی دکتره ،کی طبیب ،کی بیمار!
|
آقای Dr Taher Sabahi
|
تاریخ ارسال: 9/4/90 - 5686 Zibaye zibast Aks e in marde Qashqai sokhan miguyed ba negahash be to miguyad ! che miguyed? Modat
ha ba un ha zendeghi kardam mehmane dariush e darre shuri va
khanevadash budam va ketabe qashqai e man 20 sale pish be Italiaii dar
umade vali Iran Markaze melli farsh aqaye mardasi !!! shoma ha Dele por khune mara daruii nistkojaiid?...... Dr TAher Sabahi
|
Dr Taher Sabahi
|
تاریخ ارسال: 9/4/90 - 5685 Kal bud be sabzeh arasteh shod!!! Janabe agaye Alireza Qaderi Az
magalehe ziba va amighe shoma motashakkeram Hese fantazi ie ma iruniaha
bessiar ziadeh...Daneshgahbayeshgah....zayeshgah...saktanemun tamum
shodani nist. Tu daste muze tehrun mundimman vagti tu confranse icoc XII budam az iruni budanam khejalat mikeshidam . Tu board fagat man az Iran mundam va azadi az alman Vaghean inha tu khaband fekr mikonand ba sakhtane daneshgah ya doctori dadan "DANESH" misazand. Daste shoma dard nakoneh ke har az gahi darde delemin ro tazeh mikonid. Dr TAher Sabahi
|