مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

پنبه

پنبه مهمترین گیاه لیفی است . در کتب گیاه شناسی و کشاورزی به کشت این گیاه در هندوستان اشاره  شده و گزارش گردیده که حدود 1500 سال قبل از میلاد در این کشور گیاهی کشت می شده که محصول آن مانند پشم سفید و کیفیت آن به مراتب بهتر از پشم گوسفند بوده است . عده ای از گیاه شناسان اصل این گیاه را از آفریقا و برخی نیز از هند و چین دانسته و معتقدند که این گیاه از طریق آفریقا به هندوستان و سپس به چین برده شد . قدیمی ترین نمونه پارچه های پنبه ای در دره Mohenjo daro واقع در دره رود سند پاکستان غربی بدست آمده که آنرا مربوط به 3000 سال قبل از میلاد می دانند . پنبه توسط اعراب به اروپا برده شد و احتمالا اولین کشور اروپایی که زراعت پنبه در آنجا شروع گردیده اسپانیا می باشد زیرا نام فعلی پنبه در این کشور با نام عربی آن مطابقت کامل دارد و از طریق اسپانیا به مکزیک برده شده . نام پنبه از کلمه عربی "القطن" گرفته شده که در زبانهای مختلف تقریبا مشابه و به شرح زیر است :

آمریکا و انگلستان ( کشورهای انگلیسی زبان)                                  Cotton

اسپانیا                                                                                       Algodon

ایتالیا                                                                               Cottone

فرانسه و بلژیک ( کشورهای فرانسه زبان )                                       Coton

مکزیک                                                                    Elalgodon

هلند                                                                                Kotoan

هندوستان                                                                        Kapas

در زبان های یونانی و لاتین نامهای Karpasos و Karbasus از ریشه سانسکریت "کارپاسا و کارباسا " که در ایران نیز کرباس نام دارد ، مشتق گردیده است . در کشور آلمان این گیاه Baum Wolle ( درخت پشم ) نامیده می شود . کلمه قوزه که اصطلاح میوه یا کپسول پنبه می باشد و در زبانهای فارسی ، افغانی ، ترکی و عربی با کمی تفاوت همنام هستند ، از Gossypium اقتباس گردیده است . درباره تاریخچه ورود و کشت پنبه در ایران مطالعات دقیقی به عمل نیامده ، لکن در دوره هخامنشیان کشت و کار این نبات در این سرزمین مرسوم بوده و لباس سربازان آن دوره از پنبه تهیه می شده است . در اسناد و نوشته هائی  که از دوران بعد از اسلام وجود دارد ، به کشت پنبه در اطراف ساوه و شوشتر اشاره گردیده است . به احتمال زیاد پنبه از طریق هندوستان به ایران آمده ، زیرا در بین انواع پنبه قدیمی ایران ، نوع هندی نیز وجود داشته و چنین بر می آید که این گیاه از هند به ایران وارد شده است از آغاز مشروطیت که روابط تجارتی ایران با سایر کشورها شروع گردید ، به تدریج بذر پنبه های خارجی به ایران وارد و در نقاط مختلف کشت و در سال 1298 اولین کارخانه پنبه پاک کنی در ایران تاسیس شد . در زمان صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر یک نوع ذر پنبه آمریکائی به نام آپلند (Upland) به وسیله استاکینگ Staking کشیش آمریکائی ، به ایران وارد و در اطراف ارومیه ( رضائیه ) کشت گردید . این پنبه چون با آب و هوای آن منطقه سازگاری داشت و نتیجه خوبی داد ، کشت آن به سرعت توسعه پیدا کرد و از آن زمان زراعت پنبه به تدریج رواج یافت و پیشرفت نمود . در سال 1302 شمسی شرکت مختلط پنبه ایران و روس  به نان پرس خولوپک در ایران تاسیس شد و در جویبار و کیاکلای مازندران  از ا نواع پنبه های مصری و آمریکائی اقدام به کشت آن گردید و متعاقبا در شهرهای بابل ، ساری ، بهشهر ، بندر گز و دشت گرگان نیز کشت پنبه متداول شد . در سال 1314 شمسی پنبه به انحصار دولت درآمد و شرکت سهامی پنبه و پشم و پوست تاسیس گردید و تا سال 1320 شمسی سطح کشت و تعداد کارخانجات پنبه پاک کنی به سرعت رو به افزایش نهاد و شرکت با پرداخت وام و دادن بذر به کشاورزان موجب سرعت پیشرفت کشت پنبه گردید . لکن با شروع جنگ جهانی دوم ، دامنه فعالیت شرکت سهامی پنبه و پشم و پوست کاهش یافت و تقریبا به حالت رکورد درآمد و پنبه مورد نیاز کشور طی سالهای 1322 تا 1325 از خارج وارد شد . در سال 1324 انحصاری بودن پنبه لغو و شرکت سهامی توسعه و اصلاح کشت پنبه جانشین شرکت پنبه و پشم و پوست شد و از آن به بعد به تدریج نسبت به توسعه کشت این گیاه توجه شایانی به عمل آمد .

موارد استعمال پنبه :

مهمترین موارد مصرف و استعمال پنبه در صنعت عبارتند از :

صنایع پارچه بافی ، جوراب بافی ، قالی بافی ، پتوبافی ، تهیه نخ قرقره ، مبلمان منازل ، لاستیک سازی ، تهیه فیبر ، تهیه فیلم عکاسی ، پوشش کابل ، پشم مصنوعی ، طناب ، اشیاء پلاستیک و تهیه لوازم آرایش ، تهیه صابون ، شمع ، ورنی ، نئوپان ، پنبه بهداشتی و نوارهای طبی . همچنین تهیه روغن های خوراکی ، صنعتی و طبی ، کنجاله برای خوراک دامها و تولید کود و غیره .

ترکیبات پنبه :

دانه پنبه که در داخل قوزه قرار دارد ، پس از آن که از الیاف جدا شد حدود 25 تا 33 درصد وزن پنبه را تشکیل می دهد و هر دانه از موارد زیر ترکیب یافته است .

لینتر حدود                        1/6 درصد

پوست                              1/27 درصد

روغن خام                         6/15 درصد

مواد تفاله ای و آرد              2/45 درصد

سایر موارد                        6 درصد

روغن خام موجود در دانه پنبه قهوه ای رنگ و شبیه روغن زیتون بوده و شامل : 45 تا 50 درصد اسید اولئیک 25 تا 30 درصد اسید لینولئیک ، 20 تا 25 درصد اسیدهای سفت مانند اسید پالمیتیک و اسید استاریک ( به مقدار کم ) می باشد که در کارخانجات مارگارین سازی به مقدار زیاد به کار می رود و در صابون سازی نیز برای تهیه صابون استفاده می شود . روغن موجود در دانه پنبه در 2 درجه سانتی گراد سفت می شود . تفاله و آرد آن دارای  مقدار  زیادی ماده از ته است که در قنادی می توان از اد آن استفاده نمود و از تفاله آن برای تغذیه گاوهای شیری به عنوان بهترین ماده غذائی استفاده می نمایند .

مشخصات گیاه شناسی :

پنبه گیاهی است گلدار ( دولپه ) از تیره مالواسه Malvaceae زیر طایفه Hiibiscae و از جنس Gossypium .

چگونگی رشد و نمو این نبات بستگی به شرایط جوی محیط دارد ، در مناطق سرد و معتدل به حالت نبات یکساله و در مناطق گرم به صورت چند ساله و یا دائمی رشد کرده و محصول می دهد . پنبه دارای یک ریشه اصلی است که در شرایط مختلف محیط ، عمق نفوذ و طول آن در خاک متفاوت می باشد . طول ریشه در انواع مختلف و شرایط متفاوت جوی معمولا بین 40 تا 60 سانتیمتر و گاهی اوقات 20/1 و تا حداکثر 3 متر می رسد  . پوست ریشه خیلی قوی تر و قطورتر از پوست ساقه است و ریشه تقریبا بطور عمودی در خاک فرورفته ، خیلی سریع توسعه یافته و ریشه های فرعی ایجاد می نماید . در خاک های خشک و شنی ریشه بطور کاملا عمودی در خاک وارد شده و  طول آن زیاد می شود ولی در مناطق مرطوب و خاک های سنگین ، ریشه تقریبا در سطح خاک قرار می گیرد . ساقه اصلی در امتداد ریشه اصلی قرار دارد . در بیشتر انواع فقط یک ساقه اصلی وجود داشته و در اطراف ساقه اصلی تعدادی شاخه فرعی به وجود می آید . رنگ ساقه قهوه ای مایل به زرد است که هر چه سن نبات زیادتر شود رنگ ساقه سبز مایل به قرمز شده و چوب ساقه محکم تر و قویتر می شود . طول ساقه در انواع مختلف و شرایط محیط کشت متفاوت است و بین 60 تا 130 سانتیمتر تغییر می نماید .

از ساقه اصلی پنبه دو نوع شاخه فرعی خارج می شوند که عبارتند از :

1- شاخه های رشد کننده که حامل برگ بوده و معمولا به تعداد 3 تا 4 شاخه از روی ساقه اصلی به وجود می آیند . شاخه های رشد کننده یا تولید کننده برگ Vegetativ Branch (Branches vegetatives) نام دارند .

شاخه های مولد میوه (Branches fructiferes) که خیلی نازکند و معمولا بصورت افقی قرار می گیرند و در انتهای این شاخه ها گل به وجود می آید که پس از تلقیح و رشد کافی تبدیل به میوه می گردند . در روی هر شاخه مولد میوه یک گل و گاهی اوقات دو گل به وجود می آید . روی ساقه و برگ های پنبه از کرک های ظریف و نسبتا سفید رنگی پوشیده شده . برگ های پنبه از روی شاخه ها بطور منظم ظاهر شده و روی هر شاخه معمولا تعداد 8 برگ که بطور متناوب قرار گرفته اند وجود دارد و توسط دمبرگی به شاخه متصل شده اند رنگ برگ در اکثر نژادهای پنبه سبز و در بعضی دیگر سبز مایل به قرمز می باشد . حدود 8 تا 11 هفته پس از کشت بذر ، گل ها ظاهر می شوند . دوران گل دهی نبات 45 تا 60 روز ادامه می یابد . کاسه گل مرکب از پنج کاسبرگ نامنظم به هم چسبیده و جام گل از پنج گلبرگ به رنگ های سفید ، کرم مایل به سفید ، زرد و صورتی تشکیل شده که گل ها پس از تلقیح در خاتمه روز تغییر رنگ داده و روز بعد قرمز رنگ می شوند . مادگی دارای 3 تا 5 برچه و پرچم ها حدود 10 عدد می باشند که گرده آنها (پلن) زرد رنگ است و به شکل لوله ای مادگی را احاطه نموده اند و پس از رشد و نمو کافی به میوه تبدیل می گردند . گلبرگ ها در روز سوم پژمرده شده و می افتند . میوه پنبه که به قوزه یا کپسول پنبه معروف می باشد ، در حقیقت تخمدان گیاه است که پس از تلقیح به سرعت رشد کرده و بزرگ می شود . قوزه ها پس از رشد کامل در انواع مختلف بین 2 تا 5 و گاهی اوقات 6 سانتیمتر طول داشته و به رنگ های سبز تا قرمز  تغییر می نمایند . انتهای بعضی از قوزه ها کروی و در برخی نوکدار می باشد . همچنین روی سطح میوه در بعضی از نژادها تعدادی برجستگی وجود دارد . میوه یا قوزه ها معمولا تخم مرغی شکل هستند و در بعضی از نژادها پس از آن که میوه رسید خود بخود باز شده و محتویات داخل میوه (الیاف) از آن تقریبا خارج می شود . در داخل میوه یا قوزه پنبه ، الیاف و دانه های پنبه وجود دارند که دانه ها اصطلاحا تخم پنبه نامیده می شوند . مجموع الیاف و دانه های داخل هر قوزه را ، وش می گویند . قوزه ها چند خانه ای ( 3 تا 5 ) هستند و در داخل هر خانه تعداد 3 تا 6 و حتی 9 عدد دانه وجود دارد که تعداد کل دانه در هر قوزه بین 9 تا 18 و حداکثر تا عدد 45 عدد می باشد .

سطح خارجی دانه اغلب واریته ها از کرک های ریزی پوشیده شده که آنها را لینتر یا fuzz می نامند ، بعضی از واریته ها بدون لینتر و سطح دانه صاف می باشد که آنها را اصطلاحا" دانه لخت می گویند و رنگ پوست دانه ها سیاه است.

لینترها عموما" به رنگ سفید و گاهی به رنگ های خاکستری، سبز و یا قهوه ای و بین 5/0 تا 2 میلیمتر طول دارند.

رنگ الیاف پنبه های اصلاح شده معمولا" سفید است و در بعضی واریته ها به رنگ های مختلف دیده می شود، مانند lamberta sakel که قهوه ای و یا واریته هندی “ coganadas” که قرمز حنائی است. طول الیاف از 15 تا 45 میلیمتر تغییر نموده و قطر آنها بین 20 تا 30 میکرون می باشد.

روی ساقه و دمبرگ و میوه ( بجز ریشه) اکثر واریته های پنبه ( به استثنای پنبه گلاندلس) نقاط سیاهرنگ و یا غده هائی وجود دارد که اصطلاحا" گلاند glandes نام دارند.

مبدا الیاف:

الیاف پنبه که در داخل میوه یا کپسول قرار دارند از توسعه و رشد سلول های اپیدرم تخمدان به وجود آمده و تک سلولی می باشند و حدود 16 ساعت  قبل از بازشدن گل ها ، ابتدا در وسط شالاز Chalaz (بن) چند سلول اپیدرم بزرگ و تبدیل به یک سلول گردیده که تار پنبه (الیاف) را به وجود می آورند که رشد آنها طولی است این الیاف به شکل مارپیچ به رشد طولی خود ادامه داده و تا 5 روز رشد می نمایند ، سپس فعالیت آنها کم و  طول اصلی آن ها در مدت 20 روز تکمیل شده و بعدا شروع به کلفت شدن می نمایند ، این عمل پس از 45 تا 50 روز به کلی پایان می یابد . سلول های اپیدرم داخل تخمدان که در روزهای اول ظاهر می شوند تبدیل به الیاف شده و پس از کامل شدن آنها لینترها به وجود می آیند .

طبقه بندی پنبه :

1- گروه دیپلوئید : این گروه دارای 13 کروموزوم (n=13) و به پنبه های دنیای قدیم یا آسیائی معروف هستند . سطح دانه آنها پوشیده از کرک یا لینتر و ساقه و شاخه های فرعی آنها نسبتا نازک می باشد . ق.زه ها پس از رسیدن بخوبی باز نشده و تقریبا دیر رسند . طول الیاف آنها کوتاه و بین 12 تا 24 میلیمتر است . کیفیت آنها خوب نبوده ، جنبه تجارتی و صادراتی ندارند و مقدار محصول آنها نیز در هکتار کم می باشد . مهمترین پنبه های این گروه عبارتند از الف – G - arboreum L .

شامل پنبه های دائمی است که ارتفاع بوته آنها به 2 متر می رسد . برگهای آنها 5 تا 7 برگچه ای و گلها قرمز رنگ است . در هر خانه یا هر برچه کپسول آنها تا 18 دانه وجود دارد . کیفیت الیاف آنها نامرغوب و برای کاشت در مناطق گرمسیر جنوب شرقی آسیا و مشرق آفریقا مناسبند .

ب- G . herbaceum L .

شامل پنبه های یکساله می باشد که ارتفاع بوته آنها حدود 5/1 متر و دارای برگهای چند برگچه ای است و برگها کم و بیش کرکدارند . گل ها زرد رنگ ، قوزه ها نوک تیز و طول آنها 2 تا 5/3 سانتیمتر است . کپسول یا قوزه ها 3 تا 4 برچه ای که در هر برچه تا 12 دانه وجود دارد و سطح دانه ها پوشیده از کرک می باشد . کیفیت محصول آنها متوسط و مبدا آنها از عربستان سعودی است . این پنبه برای کاشت در مناطق گرم آسیای مرکزی ، مدیترانه و جنوب اروپا ( اسپانیا ) مناسب است . این پنبه اولین بار در کناره دریای سرخ کاشته شده و هنوز نیز در سودان وجود دارد . این پنبه از طریق عربستان به جنوب ایران وارد و در کناره خلیج فارس کشت و پنبه پرسیکوم از آن حاصل شده است .

2- گروه تتراپلوئید یا گونه های آمریکائی :

این گروه که به پنبه های دنیای جدید یا آمریکائی معروفند ، دارای 26 کروموزوم (n = 26) می باشند . شاخ و برگ آن ها بزرگتر از گونه های آسیائی ، ساقه ها قطورتر و قوزه آن ها در موقع رسیدن کاملا باز می شود . طول الیافشان بلند و یک اندازه و بین 23 تا 33 میلیمتر است . مقدار محصول انها نیز در هکتار بیش از گونه های آسیائی می باشد . پنبه های آمریکائی  به دو گروه تقسیم می شوند :

گروه اول – گونه هائی که سطح دانه آنها پوشیده از کرک یا لینتر می باشد ، شامل :

الف – G . hirsutum L . : این پنبه از آپلند مشتق شده و شامل انواع یکساله و دائمی می باشد . ارتفاع بوته های آن بین 60 تا 150 سانتیمتر است که گاهی به 2 متر می رسد . تعداد ساقه های زایشی آنها کم و ساقه به رنگ سبز مایل به قهوه ای است ، برگها اغلب 3 تا 5 برگچه ای و کرکدار ، گلها بزرگ به رنگ زرد روشن ،کپسولها بزرگ و گرد و معمولا 3 تا 4 برچه ایست که در هر برچه از 3  تا 11 بذر وجود دارد . دانه ها بزرگ و پوشیده از کرک می باشند . طول الیاف آنها 25 تا 30 میلیمتر و کیفیت محصول آنها خوب است . این پنبه به آسیا و آفریقا نیز گسترش پیدا کرده است .

ب- G . religiosum :

این پنبه دائمی است و سالهای زیاد در یک زمین باقی مانده و حصول تولید می نماید . دانه های آن قلوه ای شکل است .

پ – G . peruvianum cav :

ارتفاع بوته های آن به 3 متر می رسد . سطح دانه ها پوشیده از کرک و الیاف آنها به رنگ تیره مایل به قهوه ای است . این پنبه مخصوص کاشت در پرو و باربادوس می باشد که سپس به آفریقا برده شده است .

ت – G . mexicanum Todars :

مرکز اصلی کشت آن در مکزیک بوده و از آپلند مشتق گردیده است .

گروه دوم : گونه هائی که سطح دانها بدون کرک یا لینتر می باشند و عبارتند از :

1- G . barbadense : شامل گروه بزرگی از پنبه های آمریکائی است که الیاف آنها مرغوبتر از سایر انواع بوده و در صنعت نساجی بیشتر مورد استفاده قرار گرفته اند . مبداء آنها آمریکای مرکزی می باشد .

این گروه شامل پنبه های یکساله است که ارتفاع ساقه آنها 5/2 تا 7/2 متر همراه با ساقه های رویشی قوی و بسیار منشعب می باشد . برگ ها معمولا 3 تا 5 برگچه ای و بدون کرک ، گل ها به رنگ زرد تیره است که در پایه گل ها نقاط قرمز یا بنفش رنگ وجود دارد . کپسول ها 5/3 تا 6 سانتیمتر است که معمولا سه برچه ای می باشند و در هر برچ 5 تا 8 و گاهی بیشتر دانه وجود دارد . طول الیاف آن ها حدود 30 میلیمتر و گاهی بیشتر است . الیاف آنها خیلی محکمتر از الیاف سایر پنبه ها بوده و در صنعت نساجی برای بافتن پارچه های نازک و ظریف به کار می روند ، مقدار محصول آنها نیز بیش از سایر انواع و کیفیت الیاف نیز بالاتر است . نژاد مهم این پنبه brasiliense می باشد که دائمی است و در نواحی استوائی آمریکای جنوبی ، آمریکای مرکزی و برزیل و به طور پراکنده در آفریقا و هند یافت می شود . اندازه کپسول ها حدود 3  سانتیمتر  است که معمولا  سه برچه ای و دانه های آن قلوه ای شکل می باشد . سطح خارجی کپسول آن ها دارای برجستگی مختصری است که در داخل آن ها روغن ذخیره می گردد .

2- G . vitifolium Lamk. : شامل پنبه های دائمی است که ارتفاع بوته آنها حدود 4 تا 5 متر و مبدا آنها از برزیل می باشد و در گویان نیز وجود دارد و در اغلب کشورهای آمریکای جنوبی پراکنده هستند .

آب و هوا (اکولوژی پنبه ) :

برای تولید محصولی که از کمیت و کیفیت مناسبی برخوردار و ارزش تجارتی بالائی داشته باشد ، لازم است پنبه را در مناطق گرم کشت نمود ، به خصوص زمانی که محصول آن می رسد ، اگر سرما و یا بارندگی در اوایل پائیز شروع شود ، امکان بهره برداری کافی از تمامی محصول این گیاه نبوده و پنبه تولید شده هم ، ارزش تجارتی کمتری دارد و از طرف دیگر ارزش نساجی آن نیز پائین می آید ، بنابراین باید پنبه را در مناطقی کشت کرد که آب و هوا از هر نظر برای رشد و نمو آن مناسب و محصول تولید شده از نوع مرغوب و باارزش تجارتی و نساجی بالائی باشد . پنبه از سطح دریا تا ارتفاع 1200 متری بخوبی رشد کرده و محصول کافی می دهد . برخی از واریته  های آن تا ارتفاع 1800 متری نیز رشد می کنند . بطور کلی برای تولید پنبه ای که ارزش تجارتی آن بالا و مقدار محصول آن نیز قابل توجه باشد ، باید در مناطق کاشت نسبت به عوامل زیر توجه کامل مبذول گردد :

1- سرما و یخبندان : یکی از عوامل مهم بازدارنده و توقف رشد و نمو پنبه ، سرما و یخبندان است که در طول دوره رشد نباید به هیچوجه گیاه در معرض آنها قرار گیرد ، زیرا پنبه به علت حساسیت شدیدی که در برابر این دو عامل دارد ، نه تنها محصول کافی تولید نمی کند ، بلکه الیاف آن نیز کیفیت خوبی نخواهند داشت .

2- در زمان کاشت و تولید جوانه و رشد اولیه آن ، درجه حرارت باید حدود 13 تا 15 درجه سانتیگراد باشد .

3- در طول زندگی پنبه که معمولا حدود 180 تا 200 روز است ، درجه حرارت در تابستان نباید کمتر از 20 تا 22 ( بطور متوسط 25 ) درجه باشد . حدود 4 تا 5 ماه ار دوره شد ، این گیاه به حرارت 25 درجه نیاز دارد .

4- حرارت هوای منطقه در بهار معتدل و باران به صورت رگبار نبارد.

5- در مواقع تولید جوانه، گل دادن، رسیدن و باز شدن کپسول ها، آفتاب و نور کافی وجود داشته باشد.

6- آب کافی برای آبیاری پنبه موجود و هوای منطقه در تابستان خشک نباشد.

7- در تابستان ، بخصوص موقع تلقیح و رسیدن میوه ها، باد خشک و شدید وزش نداشته باشد.

8- حدود 5/3 دوره زندگی پنبه، آسمان صاف و بدون ابر باشد.

9- در مناطقی که باران نسبتا" زیادی می بارد در موقع رسیدن کپسولها باران کمتری ریزش نماید و از طرفی آبیاری نیز انجام نشود.

عوامل محدود کننده کشت پنبه در ایران:

هرگاه از زمان کاشت تا برداشت ، نسبت به مسائل و عوامل مختلفی که در رشد و نمو پنبه موثر است توجه کافی به عمل نیاید ، این گیاه محصول کافی تولید نمی کند و به سبب وجود این عوامل که همواره زارعین پنبه کار با آنها مواجه می باشند ، سطح زیر کشت و مقدار تولید آن هر سال تغییر نموده بنابراین نمی توان محصول خوب و کافی از آن برداشت کرد، برخی از این عوامل عبارتند از:

1- چون اغلب زارعین پنبه را با اصول صحیح نمی کارند و در بیشتر روستاها به روش کرتی قدیمی عمل می کنند لذا مقدار محصول و کیفیت آن قابل ملاحضه نمی باشد.

2- با انتخاب روش کرتی ، نه تنها مقدار آب زیادی است، بلکه آبیاری هم به طرز صحیح و مناسب انجام نمی شود.

3- از آنجا که در بیشتر روستاها کمبود آب وجود دارد و در موقع آبیاری هم دقت لازم به عمل نمی آید ، بنابراین محصول کافی برداشت نمی شود.

4- نوع شخم و وسایل اجرای آن به هیچ وجه مناسب برای زراعت پنبه نیست.

5- چون وسایل انجام شخم قدیمی و نامناسب می باشند ، بستر بذر به خوبی تهیه نشده و مقدار زیادی از بذر های کاشته شده از بین رفته و در نتیجه مقدار محصول پائین می آید و به سبب رشد نبات در محیط غیر مناسب، کیفیت تارها نیز خوب خواهد بود .

6- کشت به موقع پنبه مسئله مهمی است که زارعین به آن توجه نمی کنند ، در صورتیکه اگر کشت به موقع انجام شود، هم نباتات از طول دوره رشد کافی برخوردار و هم زمان رسیدن کپسول ها و برداشت آنها در شرایط مناسب انجام خواهد شد.

7- عدم اجرای تناوب صحیح یکی از عوامل محدود کننده کشت پنبه است، با این توضیح که در سالهای اخیر با تغییر قیمت محصولات کشاورزی ، برنامه تناوب تقریبا" در مسیری ناصحیح تغییر پیدا کرده و سبب محدودیت کشت این نبات شده است.

8- در اغلب روستاها هنوز زارعین از بذر بومی و قدیمی خود کشت می نمایند در صورتی که اگر از بذور اصلاح شده و پر محصول و مناسب برای هر منطقه استفاده کنند ، مقدار محصول آنها بیشتر خواهد شد.شاید علت  عدم اطلاع آن ها از وجود بذور اصلاح شده باشد.

9-چون قبل از کاشت، بذر را ضد عفونی نمی کنند، این خود سبب انتشار بیشتر بیماری های قارچی می شود.

10-اغلب زارعین از استعمال کودهای لازم و کافی شاید به علت گرانی و یا عدم آشنایی خود داری  می نمایند.

11- با آفات و امراض پنبه در نواحی مختلف به خوبی مبارزه به عمل نمی آید.

12- وجود کرم خاردار که یکی از افات مهم این نبات است، عامل مهمی برای جلوگیری از کشت و تولید پنبه می باشد.

13- وزش بادهای شدید در اکثر نقاط کشور موجب جلوگیری از رشد این نبات می گردد.

14- برداشت محصول به موقع و به روش صحیح انجام نمی شود.

15- در برخی از مناطق بخصوص در خوزستان ، شوری زمین موجب کاهش قابلیت نفوذ خاک و کمبود مواد آلی و جلوگیری از رشد نبات شده است.

 

خاک های مناسب برای کاشت پنبه:

برای آن که بتوان حداکثر بهره را از زراعت پنبه به دست آورد باید به وضع زمین از نظر فیزیکی و شیمیائی کاملا توجه داشته و این نبات را در حاصلخیز ترین زمین کشت کرد.خاک باید دارای  عمق کافی تا 20 سانتیمتر بوده ، تحت الارض آن سفت و غیر قابل نفوذ نباشد، زیرا این گیاه با دارا بودن ریشه عمیق ، در زمین که دارای عمق  کافی و قابل  نفوذ باشد،بهتر رشد می نماید.

از کشت پنبه  در زمین هائی که ز نظر مواد غدائی  ضعیف و نیز کم عمق و مرطوب است باید خود دارای  و نسبت به حالت اسیدی و  بودن خاک توجه شود و این گیاه در خاک هائی که ph آن  ها بین 6 تا 7 می باشد کشت گردد.این نبات در زمین هائی که دارایph بین 2/1 5 تا 8 باشد به خوبی رشد می کند. ولی بهترین ph  برای  این گیاه بین 2/5 تا 7 است.

پنبه در خاک های رسی قابل نفوذ  و خاکهای رسی شنی به خوبی رشد کرده و محصول قابل  توجهی  تولید می نماید.همچنین در اراضی رسی آهکی و خاک های شنی هوموسی و خاک هائی که مخلوطی از رس و شن  و لیمون باشد  نتیجه باشد نتیجه خوب می دهد. بهترین خاک برای پنبه خاک های لیمونی  شنی و لیمونی رسی است. پنبه در زمین های شنی و سبک رشد خوبی ندارد و محصول آن در این زمین ها معمولا زودرس و همچنین در خاک های  مرطوب و زه دار نیز محصول خوبی نمی دهد.

در مناطق گرمسیر  و کم آب به علت وجود ریشه های عمیق و مقاوم بودن به خشکی محصول مناسبی می توان بدست آورد .  در زمین هائی که مقدار نمک آن ها خیلی زیاد نباشد این نبات محصول مناسبی تولید می کند، زیرا مقاومت پنبه در مقابل  شوری بیشتر از سایر گیاهان و کمتر از یونجه می باشد. ضمنا باید توجه داشت که در زمین های رسی که زه کشی کامل انجام شده باشد  می توان به کاشت پنبه اقدام نمود.

آماده کردن بذر جهت کاشت:

سطح دانه بیشتر  واریته های پنبه پوشیده از کرک های  ریز یا لینتر می باشد  و در صورتیکه با همان وضع کاشته شوند، مشکلات زیادی بوجود می آید ، بدین جهت قبل از کاشت باید لینترهای موجود در سطح دانه ها را از بین برد. به  این عمل ، کرک زدائی یا لینتر گیری  و یا دلینته کردن می گویند، و دارای محاسن زیر است:

1- چون در زراعت های مکانیزه ، کاشت بوسیله بذر افشان انجام می شود ، کرک زدائی از مسدود شدن سوراخ های خروجی بذر افشان جلوگیری میکند.

2-اگر عمل کرک زدائی صورت نگیرد ، در کشت دستپاش و حتی هنگام کاشت با ماشین بذر افشان، بذرها به هم چسبیده ، تعدادی با هم در نقاط مختلف زمین قرار گرفته و سبب تراکم بیش از حد بو ته ها در واحد سطح شده که پس از مدتی ، تنک کردن آنها مستلزم هزینه زیادی می شود، بعلاوه مقدار بذر مصرفی هم از حد مورد نیاز تجاوز می کند.

3-بذرهای دلینته شده پس از کاشت به سهولت آب و رطوبت اطراف خود را جذب کرده، زودتر جوانه می زنند.

4-با عمل کرک زذائی ، وزن و حجم بذور کمتر و حمل و نقل آنها ساده تر می گردد.

5- چون کرک زدائی اغل با بکار بردن مواد شسمیائی صورت می گیرد و این مواد شامل اسیدهای مختلف می باشند، به از بین بردن آفات و عوامل بیماریزای موجود در سطح دانه ها کمک می شود.

6-  بذرها ی کرک گیری شده هرگاه لازم شود که برای مدتی  نگهدارش و انبار گردند در مقایسه با بذرهای کرک دار ، جای کمتری را در انبار اشغال می نمایند.

7-وجود کرک ها خود محل مناسبی برای آفات و بیماریها می باشد.

روش های مختلف لینتر گیری:

لینتر گیری و یا کرک زدائی دانه های پنبه به روش های متفاوتی انجام می شود که عبارتند از:

 1- خیساندن بذر: ساده ترین  و کم خرجترین روش برای کرک گیری ، روش خیس کردن دانه ها می باشد.عده ای از زراعین پنبه کار برای کرک گیری و تسریع در خروج جوانه، حدود 12 تا 24 ساعت قبل از کاشت، دانه ها را در داخل بشکه و یا ظرف آب خیس می نمایند.پس از این مدت کگرک ها نرم شده و در اثر مالش دادن با دست جدا می شوند و چون پوست بذر در اثر تماس با آب، مرطوب و نرم می شود،جوانه زودتر از آن خارج می گردد./هرگاه بذری که برای کاشت استفاده می شود مقدارش زیاد باشد،کرک گیری بدین مشکل شده و بناچار باید این عمل را به دفعات تکرار کرد. در این روش بذرهای پوک و نارس در سطح آب قرار گرفته و به سهولت از بقیه دانه ها جدا می شوند.

2-استفاده از ماسه: این طریق نیز روشی است سنتی و قدیمی که در اغلب نقاط ایران معمول است. در این طریق بذرها را با ماسه مخلوط و در دستگاه مخصوص یا ظرف های بزرگ و یا گونی ریخته ،  آنها را کاملا به هم میزنند تا در اثر سایش و تماس بین ماسه و دانه ها، کرک آن ها گرفته شود.

3-روش مکانیکی: در این روش از دستگا های مکانیکی که دارای اره های مخصوص برای لینترگیری  می باشند استفاده می شود.در کارخانجات پنبه پاک کنی، وش ها را در ماشین مخصوص ریخته و پس از جدا شدن الیاف ، دانه ها وارد قسمتی دیگر از دستگاه شده و بدون آن که به آنها آسیبی برسد لینترها جدا می گردند( این دستگاه بطور کامل قادر به لینتر گیری نیست).لینتر هائی که به این طریق از سطح دانه ها  جدا می شوند به مصارف مختلف از قبیل پنبه هیدروفیل می رسند.

4-روش حرارتی:  در این طریق که کرک گیری بهتر از روش قبلی انجام می شود به کمک شعله افکن های مخصوص کرک های موجود در سطح دانه ها را از بین می برند ، در این طریق کرک گیری بایستی دقت شود که مدت زمان تماس شعله با دانه ها کم وبیش از چند ثانیه نباشد، زیرا شعله آتش موجب سوزاندن دانه ها شده، به جوانه آن ها آسیب رسیده  و یا بین می روند. مشعل هائی که برای سوزاندن کرک ها بکار می روند، معمولا حدود 1300 تا 1315 درجه سانتی گراد حرارت تولید می نمایند. در این روش چون از وجود جریان  هوا که از روی صفحات مشبک عبور می نماید استفاده می شود، بذرهای نارس و مواد خارجی نیز جدا می گردند.

5-روش شیمیائی: در این روش برای کرک گیری و یا دلینته کردن بذر از اسید و یا گاز های مختلف شیمیائی استفاده و به روش های مختلف انجام می شود:

الف) استفاده از اسید سولفوریک غلیظ: در روشهای قبل چون تمام کرک ها  از سطح دانه جدا نمی شوند، لذا برای کرک زدائی کامل از وجود اسید استفاده می گردد که آن  روش تر  wet process می گویند. در این روش دانه ها در داخل مخازن مخصوص  در اسید غوطه ور می شوند ضمنا باید مدت زمان تماس دانه ها با اسید زیاد نباشد،زیرا اسید غلیظ موجب  سوزانیدن پوست و یا جوانه موجود در دانه می گردد. سپس دانه ها را از داخل اسید خارج و با آب  می شویند تا تمامی و یا باقی مانده اسید موجود در سطح دانه ها از بین برود، پس از آن دانه ها را کاملا خشک می نمایند. در این طریق تمام کرک ها به خوبی از سطح دانه ها جدا می شوند و اگر آفت و یا عامل بیاری زا نیز در سطح دانه ها   وجود داشته باشد، ضد عفونی شده  و از بین می روند علاوه بر این ، بذرهای نارس و پوک و مواد خارجی نیز جدا می شوند.

ب-استفاده از بخار یا گاز اسید:در این طریق که به آن روش خشک dry process  می گویند، از مخلوط گاز اسید سولفوریک و اسید کلرید ریک استفاده می شود.  به این ترتیب ابتدا  دانه های پنبه را در یک مخزن گردان وارد می کنند و از طریق یک استوانه مشبک که در این دستگاه وجود دارد که ضمن تماس با دانه ها، موجب از بین بردن کرک ها شده و بذر های نارس و مواد خارجی نیز جدا و در انتهای دستگاه اثر اسید های باقی مانده در روی دانه ها به وسیله آمونیاک خنثی می گردد.

پ- استفاده از اسید سولفوریک رقیق: لینتر گری دانه های پنبه با استفاده از اسید سولفوریک غلیظ، هر چند موجب از بین بردن تمامی لینتر ها  می گردد، لکن دارای معایبی به شرح زیر است:

1- احتمال آسیب رسیدن به پوست و جوانه بذر وجود دارد.

2- مقدار اسید مصرفی زیاد و از نظر اقتصادی و افزایش همیشگی بهای اسید، مقرون به صرف نیست.

3- کرک های جدا شده توسط اسید غلیظ به علت مخلوط شدن با اسید به صورت توده لجن مانند غیر قابل استفاده در می آید.

4-اسید غلیظ به علت دارا بودن اثر سوزانندگی شدید ، برای انسان و وسایل کار خطرناک می باشد.

5- چون مقداری از اسید سولفوریک همراه با ضایعات کارخانجات لینترگیری وارد آب های جاری می شود بدون شک برای موجودات زنده آبزی،جانوران، انسان و گیاهاه مضر و خطرناک می باشد. 

برای کاهش معایب روش قبلی، متخصصان به فکر استفاده از اسید رقیق افتادند و سر انجام در فاصله سال های 1976 تا 1978 در ایالت می سی سی پی (آمریکا)  این فکر به مرحله اجرا ذر آمد.

استفاده از اسید رقیق دارای محاسن زیر است:

1- مقدار اسید مصرفی به مراتب  کمتر و برای هر 1000 کیلوگرم بذر حدود 5/16 لیتر اسید رقیق با غلظت 10 تا 13 درصد مورد نیاز است، در صورتیکه در روش  قبلی برای این مقدار بذر حدود 400 تا 500 لیتر اسید غلیظ لازم می باشد.

2- پس از آنکه بذر پنبه در ماشیهای  مخصوص توسط اسید سولفوریک رقیق لینترگیری شد،معمولا حدود 2 تا 3 درصد اسید روی دانه ها باقی می ماند که در قسمت انتهای دستگاه بوسیله آمونیاک و یا آهک ، اثر آن خنثی می گردد.

3- مدت زمان لازم برای ازبین بردن کرک های موجود در روی دانه ها در این روش 60 تا 90 ثانیه می باشد.

4- بذور کرک گیری شده ضمن خروج از قسمت انتهایی دستگاه کاملا" خشک می شوند.

5- در طریقه استفاده از اسید غلیظ ، کرک های حاصله قابل استفاده نیستند ، لکن در صورتی که از پودر اسید استفاده شود ، کرک های حاصل قابل مصرف حتی برای خوراک دام ها بوده و در صنعت نیز آنها استفاده می گردد.

6- کیفیت روغن دانه هائئ که به روش کرک گیری می شوند تغییر نمی کند.

7- کرک های حاصله را می توان در کارخانه های مخصوص به گلوگز و قند تبدیل و از این قبیل الکل کرد.

8- هزینه خرید وسایل و نصب کارخانه کرک گیری در این طریق بیش از روش قبلی است، لکن فروش کرک های حاصله و مصرف کمتر اسید جبران این هزینه را طی سال ها ی مختلف می نماید.

9- در این روش مقدار و غلظت اسید مصرفی به مراتب کمتر شده و با افزایش درجه حرارت ( تا 65 درجه سانتیگراد) می توان کرک ها را از بین برد.

آماده کردن زمین جهت کاشت:

یکی از عوامل مهم در رشد و نمو بوته پنبه ، مهیا کردن زمین و آماده ساختن شرایط مناسب رشد و تولید ریشه کافی در خاک می باشد، بنابراین پس از آنکه زمین مناسب، با در نظر گرفتن تناوب، انتخاب و مشخص گردید، شرایط زمین از نظر فیزیکی و شیمیایی برای رشد و نمو باید آماده گردد تا هنگامی که بذر در خاک قرار گرفت تولید جوانه در شرایط محیطی مساعد انجام شده و گیاه به رشد خود ادامه داده و محصول مناسبی تولید نماید. بدین منظور در درجه ی اول بایستی نسبت به نوع زراعت و بقایای محصول قبل توجه داشت. در صورتی که بقایای محصول قبلی دارای ریشه و ساقه زخیم و تقریبا خشبی باشد( مانند پنبه ، ذرت، آفتاب گردان و .....) بایستی به وسیله ی علف خورد کن های مخصوص ( موور چرخشی  (rotary mover ) ) کاملا خورد و زیر خاک شوند تا به مواد ارگانیکی زمین اضافه شده و ضمنا مانعی جهت انجام عملیات تهیه زمین و کاشت و غیره نباشد. هرگاه جهت خورد کردن ساقه و یا بقایای محصول سال قبل وسیله ی مناسبی در اختیار نباشد می توان تعدادی دام در مزرعه رها کرد تا از برگ ها و اندام های نرم نباتات تغذیه نماید . ضمنا ادرار و مدفوع حیوانات جهت تقویت و اصلاح زمین مناسب است، سپس باقیمانده ساقه و شاخه هایی که مورد استفاده حیوانات واقع نشده بایستی قطع و از مزرعه خارج گردد. در بعضی نقاط ساقه های پنبه را به مصرف نئوپان رسانیده و یا از آنها استفاده متعدد می کنند. بعضی از کشاورزان ساقه ها را بدون آنکه قطع نمایند در زمین آتش می زنند . این عمل تا اندازه ای موجب از بین رفتن آفات و امراض موجود در مزرعه نیز خواهدشد . بطور کلی زمین مورد کشت پنبه را بایستی در پائیز شخم عمیق زد و تا اوایل بهار بدون تغییر باقی گذاشت تا در طول مدت زمستان آب باران و یا برف را در خود ذخیره ضمنا قسمت زیادی از کلوخ های حاصل از شخم در اثر باران و یا یخبندان خرد و تهویه خاک بهتر انجام شود . در صورتی که کود دامی در اختیار باشد لازم است برای هر هکتار حدود 20 تا 30 تن همراه با شخم پائیز به زمین اضافه شود . چون ریشه پنبه عمیق است ، اگر عمق خاک زراعتی زیاد نباشد بایستی حتما نسبت به ازدیاد عمق خاک تا حدود 45 سانتیمتر اقدام نمود و زمین را در پائیز سوسلز زد تا با نرم شدن عمق خاک پنبه به سادگی به اعماق نفوذ و رشد نبات بهتر انجام شود . در اوایل بهار و قبل از کاشت بذر ، زمین را به وسیله دیسک شخم سطحی می زنند تا کلوخ ها کاملا خرد شده و اگر علف های هرز در زمین رشد کرده باشند در زیر خاک قرار گیرند . در صورتی که در منطقه کشت پنبه به روش کرتی و قدیمی معمول باشد ، پس از اتمام شخص به وسیله ماله زمین را صاف و با بیل ، کلدر و یا مرزکش مخصوص برای کرت بندی اقدام می گردد . در مناطق مرطوب و زمین های سخت بهتر است از گاو آهن های دیسکی دوار برای شخم زمین استفاده شود ، تا از ایجاد کلوخ های بزرگ و زیاد جلوگیری گردد .عمق شخم برای پنبه نباید از 20 سانتیمتر کمتر باشد ، زیرا در غیر اینصورت ریشه های عمیق این گیاه نمی توانند به خوبی در خاک نفوذ نمایند و در تابستان که هوا گرم و تبخیر زیاد می شود مقاومت نبات در مقابل خشکی و حرارت نیز کم خواهد شد . بهترین وضع در شرایطی است که ذرات خاک دارای ابعادی برابر 3 تا 6 میلیمتر و تقریبا به اندازه ابعاد بذر پنبه باشند ، زیرا اگر ذرات خاک بزرگ باشند تولید جوانه و خروج آن از خاک مشکل است و به عکس  اگر ذرات خیلی ریز و کوچک باشند فشردگی آنها پس از آبیاری و یا توسط باران و یا رگبار و باد خیلی شدید خواهد شد .

یکی از اثرات مهم تهیه زمین ، مبارزه با علف های هرز و پارازیت ها می باشد، زیرا گاهی اوقات در داخل خاک لارو حشرات مختلف وجود دارد و اجرای شخم موجب می گردد که آن ها به سطح خاک آمده و در اثر عوامل مختلف مانند آفتاب ، پرندگان و برخی دیگر از حیوانات از بین بروند . مسئله زمان شخم یکی از عوامل مهم در کاشت پنبه می باشد و بستگی کامل به نوع زراعت قبل ، شرایط جوی ، درصد رطوبت و شرایط فیزیکی خاک دارد . در شرایط اقلیمی معتدل ، شخم پائیزه برای پنبه بهترین نتیجه را خواهد داد ، زیرا کلوخ هائی که به وسیله شخم بوجود می آیند در اثر باران و یخبندان زمستان خرد می شود و زمان کافی هم برای پوسیدن و تبدیل به مواد ارگانیکی وجود دارد . همچنین اجرای شخم در پائیز موجب از بین رفتن حشرات و لارو آنها خواهد شد ولی اگر در فصل پائیز به علت وجود رطوبت زیاد خاک ، انجام شخم امکان پذیر نباشد ناچارا بایستی در اواخر زمستان و  یا اوایل بهار زمین را شخم زد . در مناطق گرم و خشک برای جلوگیری از تبخیر رطوبت و فرسایش خاک بهتر است زمین را مدت کوتاهی قبل از کاشت شخم زد . در بعضی مناطق با شروع  اولین باران فصل پائیز می توان زمین را شخم زد ، رطوبت ذخیره در این حالت برای تولید جوانه تقریبا کافی است . در مناطق گرم ( نسبت به مناطق معتدل ) باید به عمق شخم توجه بیشتری مبذول گردد زیرا اگر عمق شخم کم و یا شخمی به عمق حدود 15 سانتیمتر زده شود در قسمت اعماق تهویه انجام نشده و نتایجی که بعدا از گیاه حاصل می شود رضایتبخش نخواهد بود . بطور کلی در مناطق گرم و خشک برای کاشت پنبه ، اجرای شخم عمیق برای جلوگیری از تبخیر و از بین رفتن مواد ارگانیکی ضروری است . در زمین هائی که نمک وجود دارد لازم است زمین را تا حدود 40 سانتیمتری شخم زد .

عملیات تکمیلی تهیه زمین :

منظور از اجرای این عملیات فراهم ساختن بستری بسیار مناسب برای کاشت بذر و رویش آن است . عمق کار وسایلی که برای این منظور بکار می روند کمتر از عمق شخم است و معمولا پس از شخم و قبل از کاشت بذر انجام می گیرد وسایلی که در این مرحله بکار می روند عبارتند از :

دیسک برای خرد کردن کلوخها و تا اندازه ای نرم نمودن سطح خاک . در موقع بکار بردن دیسک ، زمین باید رطوبت کافی داشته باشد تا کلوخها براحتی نرم شده و هیچگونه مانعی در زمین باقی نماند . گاهی اوقات برای خرد کردن تمامی کلوخها و از بین بردن موانع زمین ، اجرای دوبار دیسک عمود به هم ضرورت دارد . پس از اجرای دیسک می توان جهت جمع آوری ریشه و بقایای علفاهی هرز و یا باقیمانده محصول سال قبل از هرس استفاده نمود . همچنین جهت خردکردن کلوخها و سایر عوامل موجود در سطح خاک می توان از تیلر استفاده کرد . در صورتیکه سطح زمین ناهموار باشد برای صاف و یکنواخت کردن سطح خاک از زمین صاف کن ( لندلولر) و یا ماله استفاده کرده و پس از آنکه بستر بذر کاملا آماده گردید ، می توان نسبت به کاشت بذر اقدام نمود .

طریقه مصرف کود در زاعت پنبه :

برای استعمال مواد غذائی یا کودهای مختلف به زمینی که پنبه کاشته شده ، بایستی نسبت به مسائل زیر توجه گردد :

1- موقع مصرف کود

2- چگونگی مصرف کود

برای آنکه محصول پنبه از نظر کیفی و کمی ارزش مطلوب داشته باشد ، بهتر است 50 درصد هر یک از مواد مورد نیاز در زمان کاشت به زمین اضافه گردد ، همچنین می توان کودهای فسفره و پتاسه را حدود 60 روز قبل از کاشت و یا همراه با شخم پائیزه بکار برد و اما اگر از عناصر تقویت کننده به صورت محلول استفاده شود می توان آنها را در موقع کاشت ، به زمین داد . در مورد کودهای ازته به منظور اینکه بهتر جذب نبات شوند ، بایستی در 2 تا 3 نوبت و به شرح زیر به زمین اضافه شود :

1- زمان بذرپاشی .

2- موقع تنک کردن .

3 - زمان گل دادن

در موقع بذرپاشی با در نظر گرفتن روش کاشت می توان برای پخش کود ، از کودپاش استفاده و یا اینکه کود را با درست در سطح مزرعه پخش کرد ، لکن در موردی که نبات سبز شده و مرحله دوم کودپاشی یعنی موقع تنک کردن باشد ، باید کود را پس از آنکه عمل تنک کردن انجام شد ، در کنار ردیفهای کاشت و یا کنار بوته ها قرار داد و یا از کود پاشهائی که کود را بطور ردیف در کنار بوته ها قرار می دهند استفاده نمود . در زمان گل دادن می توان هم کود را در کنار نبات قرار داد و هم به حالت محلول در آب به روی برگ های پنبه پاشید. در زمین های خیلی سبک بهتر است کود را در روی برگ ها به صورت پودر محلول قابل جذب پاشید تا تلفات مواد غذائی در زمین زیاد نباشد . در مناطق گرم به علت کمی رطوبت و گرمی و خشکی هوا ، بایستی ماده ازته کمتری نسبت به مناطق مرطوب و یا معتدل مصرف گردد . بهترین ماده ازته که برای تقویت پنبه بکار میرود ، اوره می باشد که دارای 46 درصد ازت است . برای تامین فسفر مورد نیاز پنبه می توان از سوپرفسفات تریپل و یا فسفات آمونیم که هر کدام دارای 46 درصد ماده موثر می باشند استفاده نمود . مقدار فسفر خالص مورد نیاز در دوره رشد معمولا بین 50 تا 70 کیلوگرم می باشد . هرگاه در زمینی که این گیاه کشت می گردد ، پتاس مورد نیاز پنبه به اندازه کافی نباشد ، می توان تحت شرایط مختلف بین 20 تا 50 کیلوگرم پتاس خالص در هکتار همراه با شخم پائیزه به زمین اضافه نمود . هرگاه از کودهای شیمیائی برای تقویت پنبه بصورت انژکسیون و در عمق خاک استفاده بعمل آید ، برای آنکه ریشه گیاه زودتر و بهتر از این ماده استفاده نماید ، بایستی این مواد را در عمق 10 تا 15 سانتیمتری خاک قرار داد . در شرایطی که از کودهای دامی برای تقویت و یا اصلاح زمین استفاده می شود ، می توان بمقدار 20 تا 30 تن کود دامی کاملا پوسیده که بدون بذر علف هرز باشد همراه با شخم پائیزه بطور عمقی به زمین اضافه کرد . ضمنا باید توجه داشت که کودهای حیوانی از نظر مواد غذائی چندان غنی نیستند . علاوه بر کودهای شیمیائی و دامی ، در بعضی نقاط از کودهای سبز برای پنبه نیز استفاده می کنند . برای اینکار از گیاهان تیره لگومینوز مانند : شبدر ، باقلا ، ماشک و غیره استفاده می شود ، این نوع گیاهان را در پائیز کاشته و در بهار قبل از کاشت پنبه زیر خاک می نمایند تا علاوه بر افزایش مواد غذائی ، موجب اصلاح خاک نیز گردند .

 

زمان کاشت پنبه :

زمان کاشت پنبه در هر ناحیه بستگی به آب و هوای آن منطقه دارد . بطور کلی پنبه را موقعی باید کشت کرد که خطر سمای زمستان و یا اوایل بهار از بین رفته ، بعلاوه بایستی دوره رشد نبات را که 180 تا 200 روز می باشد در نظر داشت بطوریکه در موقع رسیدن و یا برداشت محصول سرما و یا ریزش بارانهای پائیز سبب کم شدن کیفیت محصول نگردد . اولین زمان کشت پنبه در بهار و در مناطق مختلف وقتی است که معدل درجه حرارت روز بین 13 تا 15 درجه سانتیگراد باشد .

در مناطق مختلف کشت پنبه ، در صورتیکه شرایط جوی اجازه دهد ، باید هرچه زودتر نسبت به کشت اقدام شود ، و این کار دارای مزایای زیر است :

1- تا شروع تابستان و گرم شدن هوا ، ریشه گیاه تا عمق مناسب در خاک فرو رفته و از رطوبت ذخیره شده در زمین اشتفاده و در تابستان که هوا گرم می شود در مقابل خشکی و کم آبی به علت داشتن ریشه های قوی مقاومت می نماید و به این ترتیب ، علاوه بر صرفه جوئی در مصرف آب ، طول الیاف آن بلندتر خواهد شد .

2- چون گلها در موقع مناسب باز می شوند و زمان تلقیح مصادف با گرمای شدید نمی شود ، لذا مقدار محصول بیشتر خواهد شد .

3- اگر پنبه زود کشت شود ، چون تا زمان شروع گرمای تابستان ، اندامهای نبات کاملاسفت می شوند ، لذا این اندامها (بجز گلها و ریشه ها ) در مقابل تابش آفتاب و گرمای شدید مقاوم خواهند شد .

4- در مناطق گرم معمولا کپسولها (قوزه ها ) حدود 110 تا 120 روز پس از کاشت ، باز می شوند و برای رسیدن به این حالت باید در اوائل دوره رشد رطوبت کافی در خاکی که پنبه کاشته می شود وجود داشته و آسمان نیز آفتابی و بدون ابر باشد .

5- زمان رسیدن محصول مصادف با شروع سرما و بارندگی نشده و در نتیجه مقدار محصول بیشتری می توان برداشت کرد . این مسئله در مناطق معتدل و یا سرد دارای اهمیت بیشتری می باشد .

6- در مناطق معتدل و یا سرد هرگاه در تناوب پس از پنبه گیاهی مانند گندم پائیزه کشت شود ، می توان پس از برداشت تمامی محصول ، در شرایط مساعد و فرصت کافی نسبت به کاشت گندم اقدام کرد .

بطور کلی زمان کاشت پنبه در مناطق مختلف کشور از اسفند ماه شروع و تا تیرماه ادامه خواهد داشت .

عمق بذر :

چون جوانه اولیه پنبه بسیار ظریف و نازک است و پس از خروج از بذر به کندی رشد می نماید و بخصوص در زمین های سنگین و رسی ، جوانه آن خیلی بطی از خاک خارج می شود ، بنابراین نباید بذر را خیلی عمیق کشت کرد . در خاک های سنگین عمق بذر باید بطور متوسط 3 تا 4 سانتیمتر باشد ، لکن در زمین های سبک و یا در مناطق خشک می توان بذر را در عمق 5 سانتیمتری قرارداد ، همچنین در زمین هائی مه رطوبت کافی داشته و کشت به موقع انجام می شود ، می توان بذر را در عمق کمتری کاشت . در زمین های خشک و یا در زمین هائی که تهویه بخوبی انجام نشده و کاشت نیز دیرتر از موعد صورت می گیرد ، بذر را باید در عمق بیشتری قرار داد .

روشهای مختلف کاشت پنبه :

کاشت پنبه در مناطق مختلف نسبت به عادت و تجربه کشاورزان به روش های زیر انجام می شود :

1- کرتی :

در این روش بذر را به وسیله دست در داخل کرت هائی که قبلا آماده شده ، به حالت هیزم و یا خشگه می پاشند و روی آنها را به وسیله دندانه و یا ماله های مخصوصی خاک می دهند تا در عمق مورد نظر قرار گیرد . این روش به هیچوجه برای کشت پنبه مناسب نیست زیرا :

اولا عملیات تسطیح در داخل کرت ها بطور دقیق و کامل انجام نشده و در نتیجه تمام محصول یکسان از آب استفاده نمی کند.

ثانیا چون آب بطور مستقیم در پای بوته ها و در تمام سطح داخلی کرت قرار می گیرد در زمین سله تولید شده و مانع رشد سریع و کامل نبات می شود ، بعلاوه زمینه برای سرایت بیماری های قارچی به گیاه فراهم می شود.

ثالثا در کشت دستپاش فاصله بوته ها برابر نبوده و این خود مشکلی از نظر جذب مواد غذایی ، آب و عملیات داشت و برداشت به وجود می آورد ، ضمنا مقدار بذزی که در این روش مصرف می شود بیش از سایر روش های کاشت و مقدار محصول آن نیز کمتر  است.

2- پشته ای:

پس از آنکه عملیات آماده کردن و تکمیل تهیه زمین به پایان رسید ، در جهت شیب ، جوی و پشته هایی در زمین به وسیله نهر کن های مخصوص و یابیل ایجاد می گردد، بطوریکه فواصل جوی پشته ها بین 80 تا 100 سانتیمتر و ارتفاع آنها 30 تا 50 سانتیمتر باشد، و سپس بذر را در امتداد خطوط روی پشته ها و یا در کنار پشته می کارند.

در این طریق بهتر است کشت به صورت هیزم انجام شود. در مناطقی که زمین دارای رس زیاد و سفت باشد و باران در اول فصل بهار زیاد ببارد ، بهتر است روی خطوط کشت را ماسه ریخت تا از سله بستن زمین جلوگیری . جوانه اولیه به سهولیت از خاک خارج گردد.

پس از آنکه عملیات کشت بذر به پایان رسید ، باید فورا نسبت به آبیاری زمین اقدام شود تا بذور با جذب رطوبت کافی به سرعت جوانه تولید نمایند . این سیستم کشت برای زمینهایی که عمق خاک زراعتی آنها کم است بسیار مناسب می باشد زیرا به علت ایجاد پشته ها به عمق خاک زراعتی افزوده شده و ریشه ها از امکانات بیشتر و بهتری برخوردار خواهند شد.

فواصل بوته ها را در روی پشته ها باید بین 15 تا 30 سانتیمتر انتخاب کرد. در زمین های ضعیف بهتر است فواصل بین 20 تا 50 سانتیمتر در نظر گرفته شود. در این طریق بعضی از پنبه کاران طبق عادت دانه ها را در روی پشته و عده ای در کنار پشته می کارند.

3- خطی:

روش خطی بهترین روش کشت پنبه است و در تمام دوره زندگی نبات می توان عوامل مختلف را بخوبی کنترل نمود. این روش نه تنها در زراعتهای آبی عملی می باشد ، بلکه در زراعت های دیم و زمین هایی که دارای شیب خیلی زیاد نباشند امکان پذیر است . در این طریق فواصل بوته ها بین 20 تا 30 سانتیمتر و فواصل خطوط با در نظر گرفتن شرایط محیط و واریته مورد کشت بین 60 تا 80 و یا حداکثر 100 سانتیمتر انتخاب می گردد. طول خطوط کشت بخصوص در زراعتهای آبی بستگی کامل به شیب و جنس زمین دارد . در زمین هایی که شیب زراعتی آنها طبیعی و خاک نیز کاملا شنی و سبک نباشد ، می توان طول خطوط یا نشتی ها را از 70 تا 150 متر انتخاب کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد