ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دربارة قالی و نقش قالی
در وصف قالی ایران دیگران کتابها نوشته اند، حتی بعضی از هنرشناسان قالیهای خوش بافت و خوش نقشه ایران را شاهکار صنعت و هنر شمرده اند و آنها را با نقاشیهای ایتالیائی در عهد رنسانس برابر دانسته اند. حتی شنیدهام که گروهی قالی ایرانی را مانند یک قطعه موسیقی سمفونیک دارای هم آهنگی ، تناسب و تنوع و خلاصه مجموعه متناسبی از جزئیات زیبا شمرده اند . اما خود ما شاید از بس قالی و قالیچه دیده ایم دیگر چشمانمان عادت کرده است و حتی بی آنکه متوجه زیبائی آنها شویم بر آنها پا می نهیم و می گذریم . درحالیکه قالیهای ایران از دیر زمانی زینت بخش موزه های بزرگ دنیا قرار گرفته است و هم اکنون می توان شکارهای جاویدی از هنرمندان شکیبا و صبور ایرانی در موزهای «متروپولیتن» در نیویورک، «ارمیتاژ» در لنینگراد، «ویکتوریا و آلبرت» در لندن ، «قیصر فردریک» در برلن ، «لوور» در پاریس و موزه «صنایع و هنرها» در وین تماشا کرد. اکنون باید علت زیبایی قالی ایران چیست و چه عامل یا عواملی باعث می شود که ما یک قطعه خوش ساخت و بافت قالی را شاهکار صنعت می نامیم؟
در هر قطعه قالی که ارزش هنری دارد چند عامل دست بدست می دهند و وحدت و هم آهنگی میان این عوامل باعث زیبایی هر قالی می شود. این عوامل عبارتند از:
1ـ رنگ آمیزی و هم آهنگی قالی. 2ـ نقشه و نظم موزون نقشها. 3ـ زمینه و بافت.
برای بوجود آوردن یک قطعه شاهکار قالی ، قالیبافان بزرگ قدم به قدم پیش می روند. ابتدا به سراغ پشم برویم. مهمترین و اصلی ترین عامل قالی ، پشم گوسفند یا کرک گردن یا زیر شکم بز است که قالیهای ظریف از آن بافته میشود. البته برای تار و پود قالی نخ بکار برده می شود، شک نیست که پشم چیده شده گوسفندان زنده برای این منظور ارجح است. زیرا قالیبافان عقیده دارند که پشم گوسفند زنده دارای جلا و سرشار از رنگ زنده است و به همین دلیل همیشه در موقع رنگ کردن پشم ، پشم چیده شده را به رنگهای باز و خاصه قرمز اختصاص می دهند درحالیکه پشم گوسفند ذبح شده برای رنگهای مرده از قبیل سورمه ای مورد استفاده قرار می گیرد . البته اگر گوسفندان در چراگاههای پرآب و علف چرا کنند و از گیاهان معطر کوهپایه و کوهستان تغذیه کنند پشم آنها گرانبهاتر خواهد بود. چنانکه پشم گوسفندانی که در چراگاههای دامنه الوند و یا در فراهان اراک مانند ساروق چرا می کنند و از گیاهان معطری مثل شیرین بیان و افسنتین و بابونه تغذیه می نمایند پشمشان دارای تموج خاصی می شود. و قالیهایی که با این قبیل پشمها بافته می شود دارای تموج و تلالؤ خاصی خواهد شد ، و هر چه سالیان بر آنها بگذرد این نوع قالیها گرانبهاتر خواهد گردید.
بعد از تهیه پشم، مرحله شستن و تمیز کردن آن پیش می آید. قالیبافان قدیم، این امر را بسان یک امر مقدس تلقی میکردند و عقیده داشتند که باید پشم و کرک را در آب چشمه صاف و شیرین و سر بشویند . معمولاً برای پاک شدن پشمها چوبک یا برگ درخت زال زالک بکار می برند . البته غیر از پشم گاهی از ابریشم و گلابتون زرین و سیمین هم برای تهیه قالی استفاده می شود مخصوصاً در قدیم که قالیهای ابریشمین ایران شهرت جهانی داشته است.
در قسمت رنگ آمیزی اولاً باید دانست که قالیبافهای ایرانی معمولاً رنگهای نباتی و طبیعی بکار می برند نه رنگهای مصنوعی و شیمیایی . دلیل این ترجیح هم واضح است زیرا جلا و ثبات رنگهای نباتی بیشتر از رنگهای شیمیایی است. درست است که اکنون صنعت رنگ شیمیایی ، به نهایت درجه کمال خود رسیده است و راست است که رنگهای شیمیایی از نظر تنوع بی حد و حساب بر رنگهای نباتی ترجیح دارد و حتی شاید ثبات و دوام رنگهای شیمیایی هم اخیراً از ثبات رنگهای نباتی در گذشته باشد و به علاوه صحیح است که بکار بردن رنگ شیمیایی هم آسانتر و هم سریعتر است تا جوشانیدن نباتات و برگ درختها و گلها و ریشهها و پوست میوه و بدست آوردن رنگ آنها. اما این یک سنت دیرین است که قالیبافها به آسانی از دست نخواهند داد. و نباید هم از دست بدهند زیرا هم لمعان و هم درخشندگی و اصالت و هارمونی و گرمای رنگ نباتی بر رنگ شیمیایی و مصنوعی ترجیح دارد. به علاوه گذشت زمان رنگهای طبیعی را پخته تر و کاملتر می سازد چنانکه قالی ایران هر چه بماند و کهنه تر شود، هر چند هم که رنگ پریده تر گردد باز عتیقه تر و گرانبهاتر است. اما در اینکه استادان قالی بافی هارمونی و هم آهنگی رنگها را از همان قدم اول رعایت می کنند، جای گفتگویی نیست. اگر گذارتان به کارگاه قالی بافی افتاده باشد ، دیده اید که گلوله های پشم های رنگین با هم آهنگی خاصی بر پیشانی چهارچوب وصل شده اند . و این رنگها چنان باهم جور شده اند که گویی نقاشی، تکه رنگهای متناسب را بر تخته شستی خود گذاشته است.
اما رنگهای نباتی از نباتات و پوست میوه های زیر بدست می آید:
برای بدست آوردن سایه های مختلف هر رنگی ، رنگ اصلی را به اصطلاح قالی بافان آب رنگ دیگر می دهند، چنانکه مثلاً اگر بخواهند زرد طلائی را بصورت زرد متمایل به نارنجی در آوند ابتدا از اسپرگ و بعد از آب روناس استفاده می کنند. ضمناً می توان از رنگ طبیعی پشم گوسفندان هم استفاده کرد به شرطی که یکدست و رنگین باشد چنانکه می توان پشم سفید، کرم، قهوه ای و یا سیاه طبیعی را بکار برد. اما برای اطمینان خاطر و ضمناً جلای بیشتر بهتر است که به هر صورت پشم را رنگ کرد.
نقشه و نظم موزون نقشها ـ نقاشی نقش قالی به صورت امروزی که روی کاغذ شطرنجی مربع ترسیم می شود چندان قدیم نیست و حتی امروز هم بسیاری از قالیبافان مخصوصاً در دهات بدون نقشه کار می کنند و فقط عقیده مبهمی نسبت به نقشه در ذهن دارند، درست مثل موسیقیدانهائیکه بدون نت دستگاههای ایرانی را از بر می نوازند. اما قالی بدون نقشه حسابی البته ارزش هنری و اصیل ندارد.
نقشهای قالی ایران طی اعصار و قرون تکمیل شده و به صورت امروزی درآمده است. از جالبترین اختصاصات نقش قالی ایران وجود نقشهای استیلیزه و اشکال منظم موزون هندسی است. شک نیست که نظر نقاشان ایرانی در ابتدا متوجه طبیعت بوده و از طبیعت الهام گرفته اند. اما این نقشهای طبیعی چنان تغییر شکل یافته و استیلیزه شده اند که باز شناختن اصل آنها بسیار مشکل است و حتی شناختن بعضی از اشکال و نقشهای قالی امکان ناپذیر است.
آیا این خاصیت تحت تأثیر نقاشی مینیاتور و تذهیب به قالی راه یافته است؟ آیا این خاصیت فکر لطیف و خیال پرداز ایرانی است که در عین عشق به طبیعت از آن می گریزد و سعی دارد مخلوق ذهن خود را بنمایاند؟ آیا بافت قالی و طرز قرار گرفتن تار و پود باعث شده است که نقاش نقشها را استیلیزه کند و بصورت اشکال هندسی و منظم در آورد، تا کار بافنده سهلتر گردد؟ درست معلوم نیست ، اما در استلیزه بودن اشکال جای هیچ تردیدی نیست.
در قالی ایران انواع گلها، درختها، حیوانات و پرندگان بصورتهای طراحی شده یعنی همان استیلیزه بکار رفته اند و اشکال هندسی مختلف مثل لوزی ، ذوزنقه ، هشت گوشه و یا شانزده گوشه و یا طرح ترنجی این گلها و درختها را در سینه خود جای داده، هم آهنگی و نظم نقشها را بر عهده گرفته اند. اگر هم این اشکال هندسی بصورت خطوط وجود نداشته باشند، باز بصورتی غیر صریح و مبهم بر نقشها حکمروائی کرده اند. چنانکه می توان مثلاً در وسط یک قالی که گلها و برگها و درختها در آغوش هم نقشی را ساخته اند ، دور آن نقش را با حدود یک هشت گوشه محدود نمود ، بی اینکه واقعاً هشت گوشه ای وجود داشته باشد. و همین نظم هندسی است که قالی ایران را با یک قطعه موسیقی هم آهنگ قابل مقایسه می نماید.
اما نقشهای عمده قالی ایران تقریباً به قرار زیر است:
1ـ از گلها و بوتهها، گل نرگس ،گل داودی، گل زنبق ، گل لاله، گل سرخ، گل شبیه به خشخاش با پوست، گل حنا، گل میمون ، شکوفه سیب، انار، گل انار و انواع غنچهها در قالی ایران بکار رفته است. بوتهها و شاخهها که این گلها بر آنها قرار گرفته اند بیشتر خطوط موزون و متناسب هستند که گوئی تا بینهایت ادامه دارند. و گلهایشان پربار و متنوع و رنگارنگ است. این گلها چنانکه گذشت بصورتهای طراحی شده (استیلیزه) در قالی بکار برده شده اند و در طی قرون متمادی (لااقل از قرن سیزده یا چهارده میلادی به این طرف) تحولات شگرفی یافته اند. چنانکه مثلاً انار ابتدا بصورت اصلی خود با کمی تفاوت یعنی با داشتن شکوفهای بدهانه نقش می شده است و بعدها، گوئی نقاش با چاقوی خود قسمتی از پوست آن را باز کرده است و بعد انگار تمام پوست ترک ترک باز شده و گرد میوه حلقه زده است . و پس از این همه تحول گل معروف به شاه عباسی بوجود آمده است . اگر به گل شاه عباسی در قالیهائیکه می بینید بنگرید هنوز در وسط گل دانههائی از انار هویداست .
2ـ از درختها و برگ درختها – برگ چنار ، برگ مو ، برگ نخل (با اصطلاح بادزن نخلی پالمت palmette)، برگ تبریزی، بید و بید مجنون و سرو و برگهای دیگری که حتی شناخته نمی شود (مانند طرح معروف به ماهی درهم که دو برگ متصل بهمند و سر برگها شبیه به سر ماهی است )، این برگها و درختهایشان بهحد وفور و به صور گوناگون در قالی ایران بکار برده شده اند. مثلاً همین درخت سرو را بگیریم که در ایران باستان درخت مقدسی بوده است و در نقشهای تخت جمشید هم بکرات برای تزئین حواشی حجاریها بکار رفته است. داستان سرو مقدس کاشمر و قطع آن حتی در تواریخ و دیوانهای اشعار فارسی ثبت شده است. به هر جهت سرو بصورتهای گوناگون در قالی ایرانی نقش گردیده است، بصورت مثلث سادهای که وصل بپایهای است، بصورت مخروطی که شعله شمع را می نمایاند و بصورت خود سرو با ریشهها و شاخههای متعدد و بصورت مخروطی که گلی در وسط دارد و دست آخر بصورت بته جقه. و خود این بته جقه هم تحولاتی یافته است.
3- از حیوانات و شاخ حیوانات و پرندگان – آهو و گوزن ، (مخصوصاً شاخ ایندو حیوان بصورت استیلیزه)، سگ، اسب، شیر، گوسفند، ببر، شغال، روباه، خرگوش، پلنگ، انواع مرغان، هدهد، لک لک، طاوس، بوقلمون، بلبل، باز، قوش، پرستو (و پرستو چنان استیلیزه شده است که بیش از دو خط نیمه منحنی متصل به هم از آن چیزی نمانده است.) و حیوانات خیالی دیگر از قبیل اژدها (که شاید تحت تأثیر هنر چین به وجود آمده باشد)، تمام این حیوانات، در نقش قالی ایران بکار برده شده اند. باید دانست که از اواخر قرن شانزدهم میلادی و تقریباً از زمان شاه طهماسب صفوی ایرانیان به اغلب احتمال تحت تأثیر مینیاتور، از مناظر شکار در نقش قالی استفاده کرده اند. این نوع قالیها را باصطلاح اروپائیان قالی شکاری می نامند. در این نوع قالیها، انواع پرندگان و حیوانات شکاری با شکارچی پیاده یا سوار که تیر و کمانی یا بازی در دست دارد دیده می شود. نوع قالی شکاری خاصه در زمان شاه عباس کبیر که از پربارترین و درخشانترین ادوار هنری ایران است تکمیل شد و در این زمان گلها و نباتات و حیوانات نهایت درجه استیلیزه شدند. طرح گل شاه عباسی منسوب به زمان همین پادشاه است. قالی معروف به منظره شکار که متعلق به امپراطوری اطریش بوده است یکی از بهترین نمونه های قالی دوره صفویه است.