مقدمه :
این مقاله خلاصه ای از تحولات اخیر نانوتکنولوژی در حوزه ی نساجی شامل شکل گیری و تکمیل منسوجات است . در این مبحث تلاش شده است تا جزئیات دو جنبه ی فنی مطرح ، یعنی استفاده ی مستقل از ساختارهای در مقیاس نانو و بکارگیری تکنیک های مخصوص برای ایجاد نانوساختارها در مواد نساجی روشن شود .
نانوتکنولوژی ، فن آوری نوین میان رشته ای است که در دهه ی اخیر باعث شکوفایی و جهش عظیم در بسیاری از حوزه ها شامل علوم مواد ، مکانیک ، الکترونیک ، نور ، پزشکی ، پلاستیک ، انرژی و هوا فضا شده است . اثرات عمیق نانو تکنولوژی به عنوان یک محرک عظیم در جهت نیل به انقلاب صنعتی دوم در مطرح شده است .
پیشوند" نانو" در نانوتکنولوژی از واژه ای یونانی به معنای "بسیار ریز" ( dwarf ) اقتباس شده است . دانشمندان از این پیشوند جهت نشان دادن 9- 10 یا یک بیلیونیم استفاده می کنند . یک نانومتر معادل یک بیلیونیم متر است که حدود 000/100 بار کوچکتر از قطر یک تار موی انسان است . کوشش های نانو تکنولوژی در جهت دستکاری در اتم ها ، مولکول ها و ذرات در مقیاس نانو با شرایط دقیق وکنترل شده و به منظور ساخت و ایجاد موادی با سازمان بنیادی جدید و خصوصیات نوین هدف گذاری شده است .
نانوتکنولوژی برپایه ی " همگذاری اتمی " است که برای اولین بار به طور رسمی در سال 1959 به وسیله ی فیزیکدانی به نام ریچارد فینمن مطرح شد. نانوتکنولوژی ، یک فناوری " از پایین به بالا" و به معنای توانایی در ایجاد واحدهای کوچک و دقیق مواد است که از این رو با آنچه در کارخانجات تولیدی به عنوان فرایند" از بالا به پایین " مرسوم است تفاوت بنیادینی دارد . بنابراین محصولات منتجه نقصان کمتر و کیفیت بالاتری را دارند .
بنیان نانوتکنولوژی بر اساس این حقیقت پایه گذاری شده است که مشخصات مواد با کاهـش مقیاس تا محـدوده ی نانو به طور چشمگیری متحول می شود. وقتی که مواد حجیم به ساختارهایی کوچکتر که یک و یا چند بعد آن (مانند طول ، عرض و یا ضخامت ) در محدوده ی نانومتر و یا حتی کمتر است تقسیم شوند ، ذراتی منحصر به فرد و خصوصیاتی غیرقابل پیش بینی مشاهده می شود که با ویژگیهای مواد حجیم تفاوتهای بارزی دارد. ثابت شده است که اتم ها و مولکول ها رفتارهای کاملاً متفاوتی نسبت به مواد حجیم دارند به طوری که رفتار اتمها و مولکولها را بر اساس مکانیک کوانتوم و مشخصات مواد حجیم را با مکانیک کلاسیک توجیه می کنند . ما بین این دو محدوده ی مشخص ، حیـطه ی نانومـتر قرار دارد که آستانه ی گذار نامشخصی برای رفتار مواد محسوب می شود . به عنوان مثال سرامیک که به طور معمول شکننده و ترد است درصورتیکه ابعادش به محدوده ی نانو کاهش یابد ، به آسانی می تواند تغییر شکـل دهد . ذرات طلا در محدوده ی nm1 رنگ قرمز را از خود نشان می دهند. با ورود مقادیر اندکی از ذرات نانو به ماتریـس پلـیمری که در محدوده ی ابعادی مشــابه قرار دارد ، باتعامل ایجاد شده کارایی سیستم حاصله رشد بی نظیری می یابد . موارد فوق الذکر از جمله ی دلایل تأمین بالای اعتبار ، تحقیقات فعال و توجه رسانه ای بدین فناوری به شمار می رود .
در حال حاضر صنعت نساجی نیزتحت الشعاع نانوتکنولوژی قرار گرفته است . تحقیقات نانوتکنولوژی در بهبود کارایی و ایجاد خصوصیات بی نظیر در مواد نساجی ، پیشرفت های مؤثری را ایجاد کرده است . غالب این تحقیقات در استفاده از مواد در مقیاس نانو و تولید ساختارهای نانو در طی فرآیند تولید و یا مراحل تکمیل منسوج متمرکز است.
کاربرد نانو تکنولوژی در تولید الیاف مرکب ( کامپوزیت ) :
الیاف مرکب با ساختار نانو هنوز در ابتدای راه پیشرفت قرار دارد این در حالی است که در آینده کاربردهای بیشتری این مواد را شاهد خواهیم بود . در الیاف مرکب نانوفیلرهایی (پر کننده) نظیر نانو ذرات ( رس ، اکسیدهای فلزی و کربن ) ، نانوالیاف گرافـیتی ( GNF ) و نانـو تیـوب های کربن ( CNT ) بکار می روند. علاوه بر این الیاف مرکب با ساختار نانو را می توان از طریق فرآیند شکل گیری فوم (Foam-Forming) و بدون استفاده از نانوفیلرها تولید کرد.
کارکرد اصلی نانو فیلرها افزایش استحکام مکانیکی و ارتقاء خصوصیات فیزیکی نظیر رسانایی و رفتارآنتی استاتیک می باشـد . به علـت محـدوده ی وسیع سطـحی ، نـانو فـیلرها می توانند بر هم کنش مناسبی را با ماتریس پلیمری ایجاد نمایند . این احتمال که نانوفیلرها در حرکت زنجیره ی پلیمری دخالت کنند و از این رو باعث کاهش قابلیت حرکتی زنجیرها شوند وجود دارد. در صورت توزیع یکنواخت این مواد درماتریس پلیمر ، نانو ذرات قادرند نیرو را منتقل کرده ، سختی و مقاومت سایشی را افزایش دهد . نانوالیاف قابلیت تقلیل تنش وارده به ماتریس پلیمری و افزایش استحکام کششی الیاف مرکب را دارند .
دیگر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی الیاف مرکب به خصوصیات ویژه ی نانو فیلر مورد مصرف بستگی دارد . توزیع نانو فیلرها در ماتریس های پلیمری از طرق مکانیکی و شیمیایی از عوامل مهم در ایجاد کیفیت بالا درالیاف مرکب با ساختار نانو محسوب می شود . اگرچه بعضی از این نانوفیلرها مانند خاک رس ، اکسیدهای فلزی و کربن در دهه های پیشین نیز به عنوان میکروفیلر در تولید مواد کامپوزیتی مورد استفاده قرار می گرفتند اما کاهش اندازه ی این مواد تا مقیاس نانو باعث افزایش کارایی و ظهور بازار جدیدی برای این مواد شده است .
نانوالیاف و نانوذرات کربن :
نانو الیاف و نانو ذرات کربن از متداولترین نانوفیلرها محسوب می شوند . نانو الیاف کربن با توجه به نسبت طول به قطرشان به طور مؤثری قابلیت افزایش استحکام کشتی الیاف مرکب را دارند ؛ همچنین نانوذرات کربنی نیز قادرند مقاومت سایشی و سختی را بهبود بخشند . این دو ماده همچنین مقاومت شیمیایی و هدایت الکتریکی بالایی دارند . تا به حال پلیمرهای لیفی شکل مختلفی به عنوان ماتریس مورد تحقیق قرار گرفته اندکه از این جمله می توان پلی استر ، نایلون و پلی اتیلن را نام برد که با افزودن 5-20 % در صد وزنی فیلر مورد آزمایش قرار گرفته اند .
ذرات نانویی خاک رس : (Nanoclay)
ذرات نانو یا نانوپرکهای خاک رس از مجموعه ای از آلومینو سیلیکات های آبدار می باشند . از این نوع نانوذرات خاک رس می توان به سیلیکاتهای لایه ای طبیعی مانند مونت موری لونیت (Montmorillnite) و سیلیکاتهای لایه ای سنتزی مانند مگادیت (Magadiite) ، میکا (Mica) ، لاپونیت (Laponite) فلوروهکتوریت (Flurohectorite) اشاره کرد . هر کدام از این مواد دارای ساختار کریستالی و ترکیب شیمیایی متفاوتی هستند . نانو ذرات خاک رس دارای مقاومت الکتریکی ، شیمیایی و گرمایی بوده و توانایی بلوکه کردن اشعه ی UV را دارند . از این رو الیاف کـامـپوزیتی تقـویت شده با نانو ذرات خاک رس خـواص ضـد آتش ، ضـد UV و ضد خـوردگی را از خـود بروز می دهند. نانو ذرات خاک رس از نوع اسمکتیت (Smectite) و مونت موری لونیت به دو دلیل استعداد بیشتری برای مصرف در ساختارهای مختلف دارند : اول اینکه این مواد به وفور در طبیعت یافت می شوند و از نقطه نظر کانی شناسی خلوص بالایی داشته و دارای قیمت پائینی هستند ، دوم اینکه ساختار شیمیایی آنها به گونه ای است که با انجام اصلاحات سطحی با پلیمرهای آلی سازگار می شـوند . برای مـثال نانوذرات Montmorillnite ( بنتونیت )به عنوان بلوکه گر اشعه یUV در لیف کامپوزیتی نایلون بکار گرفته شده است . با افزودن تنها 5 % وزنی خاک رس ، بهبود خصوصیات مکانیکی همچون افزایش 40 % استحکام کششی ، 68 % مدول کششی ، 60 % استـحکام خمشی و 126 % مـدول خمـشی را در الـیاف مرکب شـاهـدیم . به عـلاوه ، درجـه ی حرارت تغییر شکل(HDT) از C º 65 به C º 152 ارتقاء می یابد . نانوپرک های خاک رس به صورت متراکم و متناوب شکل می گیرند که این سبب خواهد شد تا مواد کامپوزیتی حاوی این مواد در برابر آب ، مواد شیمیایی یا دیگر مواد مضر مقاوم باشند.
شکل 1 : شماتیک کامپوزیتهای نانوسیلیکات
کارکرد دیگر نانوذرات خاک رس ایجاد مکان های جذب رنگ و فضاهای نگهدارنده ی رنگ در الیاف پلی پروپرن ( polyproprene ) است . الیاف پلی پروپرن معمولاً غیرقابل رنگرزی است که این عدم جذب رنگ از ساختار متراکم و فقدان مکان های جـاذب رنـگ نـشأت می گیرد . نانو ذرات بنتونیت با نمکهای آمونیوم چهار ظرفیتی اصلاح شده و پیش از ریسیدن پلی پروپرن با آن مخلوط می شود . در نتیجه ، پلی پروپرن حاوی تنها 5% وزنی نانوذرات خاک رس را می توان با رنگ های دیسپرس و اسیدی رنگرزی کرد .
نانو ذرات اکسید فلزی :
نانو ذرات TiO2 ، Al2o3 ، Zno ، Mgo گروهی از اکسیدهای فلزی هستند که دارای قابلـیت های فتوکاتالیتیکی ، هدایت الکتریکی و جذب UV بوده و همچنین توانایی فوتواکسیداسیون در مقابل مواد شیـمیایی و عوامل بیولوژیکی را دارند . تحقیقات گسترده در زمینه ی کاربردهای نانو ذرات اکسید فلزی برخواص ضد باکتری و خود ضد عفونی کننده و همچنین کارکردهای بلوکه گر اشعه ی UV برای بکارگیری در ادوات نظامی محافظتی و محصولات بهداشتی غیرنظامی متمرکز شده است . الیاف نایلون حاوی نانو ذرات Zno دارای سپر حرارتی در برابر UV بوده و میزان تمایل به ایجاد الکتریسیته ی ساکن درآن کاهش یافته است . لیف کامپوزیتی با نانو ذرات Tio2/Mgo دارای عملکرد خود استریزاسیون می باشد .
نانو تیوب های کربن :
نانوتیوب های کربن ( CNT ) یکی از امید بخش ترین بلوک های ساختاری موجود می باشد . قدرت بالا و رسانایی الکتریکی این مواد با نانو الیاف کربنی قابل مقایسه نیست . CNT شامل لایه (یا لایه های) نازکی از گرافیت است که این لایه ها به صورت استوانه ای در آمده اند . در مقایسه با فولاد و با شرایط یکسان ، CNT ها دارای استحکام کششی 100 برابر بیشتر و وزنی معادل یک ششم فولاد می باشند . هدایت حرارتی این مواد از همه مواد موجود به جز الماس خالص بیشتر است . رسانایی الکتریکی آنها مشابه مس بوده اما توانایی انتقال جریانهای بالاتر را دارند . تمامی این موارد سبب شده است که CNT ها به عنوان موادی اعجاب انگیز به نظر بیایند .
به طورکلی ، CNT ها به دو گروه نانو تیوب کربن تک دیواره ( SWNT ) و نانوتیوب کربن چند دیواره (MWNT ) تقسیم می شوند . این مواد معمولاً با استفاده از تخلیه ی قوس الکتریکی ، تبخیر(ablation ) لیزری و ترسیب بخار مواد شیمیایی ( CVD ) تولید می شوند . پتانسیلهای کاربرد CNT ها محدوده ی گسترده ای نظیرتولید الیاف مرکب با رسانایی و استحکام بالا ، وسایل مبدل یا ذخیره ساز انرژی ، حسگرها و نمایشگرهای گسیل میدانی را شامل می شود .
یکی از نمونه های موفق الیاف مرکب ، الیاف SWNT – پلی وینیل الکل با قطری در محدوده ی میکرومتر است که از طریق فرآیند ترریسی تولید شده است . این لیف سختی و استحکامی در حدود 20 برابر سیم فولادی با وزن و طول معادل را دارد . به علاوه سختی این لیف چهار مرتبه بیشتر از تارعنکبوت و 17 مرتبه بیشتر از الیاف کولاری است که در جلیقه های ضد گلوله بکار می رود . بنابراین ، این گونه الیاف از توان بالقوه ای جهت مصرف در تجهیزات ایمنی ، پوشش های ضد انفجاری و سپرهای محافظ میادین الکترومغناطیس برخوردارند. ادامه ی تحقیقات بر روی الیاف حاوی CNT بر مطالعه ی ماتریس های پلیمری متفاوت ، مانند پلی متیل متا اکریلات ( PMM-A ) و پلی اکریلونیتریل (PNA ) و همچنین دیسپرس نمودن و آرایش دادن مناسبCNT ها در ماتریس پلیمری متمرکز شده است. اکثر پژوهشها براساس روشهای تریسی ، ذوب ریـسی و Electron Spinning صورت گرفته است .
شکل 2 : الیاف مرکب تولید شده از نانوتیوبهای کربن تک دیواره(SWNT)و پلی اکریلونیتریل (PAN) در موسسه ی تحقیقاتی Georgia Tech به وسیله ی پروفسور
Satish Kumar
ساختارهای فوم نانوسلولی :
علاوه بر استفاده از نانوفیلرها که یکی از روش های متداول در تولید الیاف کامپوزیتی با ساختار نانو است روش دیگری نیز وجود داردکه اساس آن ایجاد ساختارهای نانو سلولی در ماتریس پلیمری است .
حضور مقادیر معینی خلل و فرج در مقیاس نانو بدون تنزل در خصوصیات مکانیکی مانند مقاومت ، ویژگیهایی همچون سبکی ، ایزولاسیون حرارتی مناسب و مقاومت بالا در برابرشکنندگی را به ارمغان می آورد .
یکی از کاربردهای ساخـتارهای نانوسلولی امکان محبوس کردن اجزاء کارکردی در شبکه ی نانوسلولی است .
یکی از روش های ایجاد چنین ساختارهایی بهره گیری از ناپایدارهای ترمودینامیکی است. با تزریق مقادیر کنترل شده از CO2 فوق بحرانی به پلیمر مذاب ویسکوزیته ی پلیمر مذاب را سامان داده و با کاهش ناگهانی فشار اعمالی به سیستم ، CO2 در نواحی مختلف پلیمر مذاب پخش می شود . با کاهش درجه ی حرارت ماتریس پلیمر تا مرحله ی جامد شدن مجموعه ای از نانو حباب ها در ساختار پلیمر به صورت دائمی به دام می افتند . تخلخل نهایی ترکیب در مـحدوده ی nm 20-10 می باشد . جهت نگهداری انـدازه ی حباب ها در محـدوده ی نانومتر، تحقیقات بسیاری در زمینه ی کنترل ترمودینامیکی فرآیند شکل گیری فوم صورت گرفته است . الیاف نانو سلولی حاصله را می توان به همان خوبی الیاف کامپوزیتی در مواد سازنده ی تجهیزات ورزشی و هوا فضا بکار برد .
نانو تکنولوژی در تکمیل منسوجات :
تأثیر نانوتکنولوژی در حیطه ی تکمیل منسوجات باعث ابداع روشهای تکمیل جدید و بروزکاربردهای نوین شده است . در حالت ایده آل فرض بر آن است که می توان نانوذرات یا مولکولهای خاص را به مکانهای از پیش تعیـین شده ی منسوج با آرایش یافتگی و مسیر خاص هدایت کرد که این کار از طریق روشهای ترمودینامیکی ، الکترواستاتیکی و یا دیگر روشها میسر و امکان پذیر است .
پیشرفت تکمیل های شیمیایی و نتایج حاصله :
نانوتکنولوژی نه تنها در تولید الیاف مرکب ، بلکه در ارتقاء تکمیلهای شیمیایی نیز مؤثر واقع شده است . یکی از موارد مورد نظر تولید امولسیون هائی از مواد تکمیلی در محدوده ی نانو است تا از این طریق منسوجات به صورت کاملتر ، یکنواخت تر و عمیق ترتکمیل شوند. مواد تکمیلی می توانند به صورت نانو میسلها امولسیون شده و یا در نانوکپسول هایی قرار گیرند تا به صورت یکنواخت تر به سطح کالا بچسبند . این گونه عملیات پیشرفته ی تکمیل باعث به وجود آمدن درجه ی بی نظیری از قابلیت آبدوستی ، مقاومت در برابر چروک و ایجاد حالت آنتی استاتیک شده است.
بکارگیری نانو ذرات در تکمیل :
نانو ذراتی مانند اکسیدهای فلزی و سرامیک ها نیز در عملیات تکمیل منسوجات جهت تغییر در خصوصیات سطحی و ایجاد ویژگیهای خاص در منسوج بکار می روند . نانوذرات ، محدوده ی سطحی بزرگی دارند که این عامل راندمان بالاتر نسبت به ذرات با مقیاس بزرگتر را سبب شده است . از طرف دیگر ، نانوذرات شفاف بوده و تیرگی رنگ یا کاهش درخشندگی سطح کالا را موجب نمی شوند . با این حال جلوگیری از تجمع نانوذرات ، کلید نیل به کارایی مطلوب محسوب می شود .
به عنوان مثال با تکمیل پارچه با نانو ذرات Tio2 و Mgo می توان جایگزین مناسبی را برای کربن اکتیو که سابقاً جهت حافظت شیمیایی و بیولوژیکی به کار می رفت به دست آورد . فعالیت فتوکاتالیستی نانو ذرات Tio2 و Mgo می تواند از تأثیرات سوء و مضر مواد شیمیایی و عـوامل بیولوژیکی جلوگیری نماید. این نانو ذرات را با روشهای گوناگونی مانند پوشش دهی افشانه ای ( Spray Coating ) و یا از روش الکترواستاتیک می توان به پارچه اعمال کرد .
تکمیل با نانو ذرات Tio2 و Mgo می تواند پارچه را به موادی حسگر (Sensor-based materials)تبدیل نماید. در صورتیکه نانو ذرات کریستالی پیزوسرامیک به پارچه ملحق شود ، پارچه ی تکمیل شده می تواند نیروهای مکانیکی اعمال شده را به سیگنال های الکتریکی تبدیل نمایند ، که با پوشیدن لباس تهیه شده از این پارچه امکان نظارت بر عملکردهای بدن مانند ضربان قلب میسر می شود .
نانولایه های خود آرا (Self-assembled Nanolayers) :
پوشش دهی مواد با نانو لایه های خود آرا ( SAN ) رقیبی جدی برای پوشش های تجاری مرسوم به شمار می آید. تحقیقات در این زمینه هنوز در ابتدای راه قرار دارد . در پوشش دهی با نانو لایه های خود آرا ابتدا مولکول های شیمیایی هدف ، لایه ای با ضخامت کمتر از نانومتر را روی سطح منسوج تشکیل می دهند ، سپس نانولایه های بعدی به این لایه افزوده شده و بر روی یکدیگر قرار می گیرند که از این طریق ساختار نانو لایه ای ایجاد می شود. شیوه های گوناگونی از SAN جهت اعطای کارکردهای ویژه به منسوجات در حال تحقیق و بررسی است.
استفاده از جاذبه ی الکترواستاتیک یکی از روشهای موجود جهت پوشش دهی سطح منسوجات با نانولایه های خود آرا است که منسوجات تولیدی از این روش دارای کاربردهای محفاظتی و خود ترمیم شوندگی هستند. شیوه ی الکترواستاتیک به دلیل آنکه از طریق نظارت بر طراحی مولکولی خود مجتمع شوندگی و بر هم کنشهای الکترواستاتیک امکان کنترل دقیق ضخامت ، یکنواختی و توالی نانو لایه ها را دارد بسیار مورد توجه است .
فرایند خود آرایی (Self-assembly) به واسطه ی در معرض قرار دادن سطحی باردار در برابر محلولی از پلی الکترولیت با شارژ مخالف آغاز می شود . میزان ماده ی جذب شده به واسطه ی دانسیته ی بار قابل کنترل بوده و به صورت خود محدود شونده(Self-limiting ) است.
محلولهای پلیمری مازاد که به سطح چسبیده اند به وسیله ی شستشوی ساده در محلول خنثی بر طرف می شوند . در شرایط مناسب یونهای متعدد جذب شده با عدد استوکیومتری بیشتر از بار نسبی جذب سطح شده و باعث تغییر علامت بار موجود روی سطح می شوند . به همین ترتیب هنگامیکه سطح در معرض محلول دوم که شامل پلی یونها با بار مخالف است قرار می گیرد لایه ای دیگر با بار مخالف روی لایه ی قبلی تشکیل می گردد و تکرار این عمل با تغییر جذب پلی آنیون و پلی کاتیون ، باعث رشد تدریجی نانولایه ها با ضخامت مورد نظر می شود .
شکل 3 : شمای نانولایه های خود آرای الکترواستاتیکی بر روی الیاف باردار شده
اصول خود آرایی الکترواستاتیکی از آنچه توضیح داده شد بسیار پیچیده تر است . اگرچه این روش برپایه ی جاذبه ی الکترواستاتیک بین ذرات با بار منفی و مثبت است اما بر همکنش این بارها به نوع الکترولیت و خصوصیات سطح وابسته است . ا نتیجه می شود .
جـذب سـطحی پلی الکترولیتها فرایندی تقریباً یک طرفه و برگشت ناپذیر است ، بنابراین تعـادل ساختاری برقرار نمی شود . این رفتار بدان مفهوم است که کنتیک فرایند می بایستی بدقت تحت نظارت باشد تا میزان رشد و ضخامت لایه قابل کنترل شود . خود آرایی الکترواستاتیکی ممکن است به عوامل کنترل کننده ی آنتروپی زنجیرهای پلیمری مانند جرم مولکولی ، انعطاف پذیری زنجیرها ، قابلیت تعویض یونی به علاوه ی برهم کنش های آبگریزی ، انتقال یونی، نیروهای π-π و پیوندهای هیدروژنی وابسته باشد . تئوری مشخصی جهت تفسیر کامل فرایند خودتجمع شوندگی وجود نداشته و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد .
چشم انداز آینده :
پیشرفت های آتی نانوتکنولوژی در نساجی را می توان به دو موضوع کلی تقسیم کرد 1) ارتقاء ویژگی ها و عملکرد های موجود منسوجات 2 ) توسعه ی منسوجات هوشمند و هوشیار با ویژگی های خارق العاده . مورد دوم با توجه به مسائل امنیتی و توسعه ی تکنولوژی از اهمیت بیشتری برخوردار است . برخی از ویژگیهای نوین که تحقیقات پیرامون آنها صورت می گیرد عبارتند از :
1) سل های خورشیدی و نگهدارنده های انرژی قابل پوشش 2) حسگرها و تبادل اطلاعات 3) حفاظتهای چندگانه و پیچیده و تشخیص عوامل 4) مراقبت و درمان 5) خود تمیزشوندگی و خود ترمیمی
بدون شک ، نانوتکنولوژی آینده ای امیدبخش را درنساجی امید می دهد ، و انتظار بر آن است که در دهه ی اخیر نانوتکنولوژی بازاری چند صد میلیون دلاری را به واسطه ی تولید محصولات جدید بدست آورد . مطمئناً نساجی سهم مهمی در این بازار داشته و پیش بینی ها از بروز افق جدیدی از منسوجات در این موج تکنولوژی حکایت دارد .