مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

ابریشم چیست

   ابریشم چیست

ابریشم نوعی الیاف مصنوعی است که از پیله نوعی کرم ابریشم بدست می آید. این صنعت در طی قرون متمادی، در مرتبه اول منابع ثروتی ایران به ویژه گیلان محسوب می شد.

از جمله مهمترین فعالیت کشاورزان گیلان، پرورش کرم ابریشم و غرس درختهای توت است که سابقاً ، یکی از ثروتهای معتبر این سرزمین به شمار می آمد. این محصول در قرون گذشته، یکی از مهمترین کالاهای صادراتی ایران، از جمله گیلان بود. ابریشم گیلان شهرت جهانی داشت؛ بطوری که بازار ابریشم گیلان به علت رونق فراوان خود تا جنگ جهانی دوم، باعث شد که تجار ابریشم از دورترین نقاط جهان به این مرز و بوم کشانده شوند. بنابراین کشت درخت توت و تربیت کرم ابریشم در ایران بهویژه گیلان، از قیم متداول بوده و در بیشتر خانه ها ابریشم ریسی معمول بوده است.
در مورد این که مردم گیلان با پرورش کرم ابریشم از چه زمانی آشنا شده اند، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما شواهدی وجود دارد که قدمت تاریخی آن را در سواحل دریای خزر، بهدوران پیش از اسلام می رساند «لرد کرزن» انتقال کرم ابریشم را از چین به اروپا در دوره «ژوسیتنین» حدود ۵۵۰ میلادی نوشته است، اما تردیدی نیست که پرورش آن در ایرانب ه زمانهای دورتر می رسد. چرا که ارتباط تاریخی دیرینه میان ایران و چین وجود داشته و علاوه بر آن راههای اصلی تجاری میان شرق و غرب؛ یعنی چین و اروپا و سواحل شرقی دریای مدیترانه که به نام «جاده ابریشم» معروف بوده از ایران می گذشته است.

   ابریشم چیست

ابریشم نوعی الیاف مصنوعی است که از پیله نوعی کرم ابریشم بدست می آید. این صنعت در طی قرون متمادی، در مرتبه اول منابع ثروتی ایران به ویژه گیلان محسوب می شد.

از جمله مهمترین فعالیت کشاورزان گیلان، پرورش کرم ابریشم و غرس درختهای توت است که سابقاً ، یکی از ثروتهای معتبر این سرزمین به شمار می آمد. این محصول در قرون گذشته، یکی از مهمترین کالاهای صادراتی ایران، از جمله گیلان بود. ابریشم گیلان شهرت جهانی داشت؛ بطوری که بازار ابریشم گیلان به علت رونق فراوان خود تا جنگ جهانی دوم، باعث شد که تجار ابریشم از دورترین نقاط جهان به این مرز و بوم کشانده شوند. بنابراین کشت درخت توت و تربیت کرم ابریشم در ایران بهویژه گیلان، از قیم متداول بوده و در بیشتر خانه ها ابریشم ریسی معمول بوده است.
در مورد این که مردم گیلان با پرورش کرم ابریشم از چه زمانی آشنا شده اند، اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما شواهدی وجود دارد که قدمت تاریخی آن را در سواحل دریای خزر، بهدوران پیش از اسلام می رساند «لرد کرزن» انتقال کرم ابریشم را از چین به اروپا در دوره «ژوسیتنین» حدود ۵۵۰ میلادی نوشته است، اما تردیدی نیست که پرورش آن در ایرانب ه زمانهای دورتر می رسد. چرا که ارتباط تاریخی دیرینه میان ایران و چین وجود داشته و علاوه بر آن راههای اصلی تجاری میان شرق و غرب؛ یعنی چین و اروپا و سواحل شرقی دریای مدیترانه که به نام «جاده ابریشم» معروف بوده از ایران می گذشته است.
غیر از این راه اصلی که منشأ بسیاری از نقل و انتقالات کالایی و تجاری و فرهنگی و حتی قومی، میان ایران و چین بوده، سواحل دریای خزر ارتباط ویژه ای با آسیا و چین داشته است. به همین دلیل برخی معتقدند که پرورش کرم ابریشم از طریق چین به مازندران و سپس به گیلان رسیده است. به هر حال آنچه مسلم است پرورش کرم ابریشم در دوره صفویه در گیلان رواجی کامل داشته و در قرن هفدهم میلادی در این سرزمین تولید می شده است چراکه در همین زمان تجاران روسی، انگلیسی، هلندی و فرانسوی، برای خرید ابریشم و پیله به گیلان می آمدند و با هم به رقابت می پرداختند.
در طی قرن هجدهم، به دنبال سقوط سلسله صفویه و بی ثباتی سیاسی ایران و پز از آن با روی کار آمدن سلسله هایی چون: افشاریه، زندیه و قاجاریه، تجارت خارجی تولید ابریشم نیز در گیلان به دلیل درگیریهای ایران در جنگهای مختلف دچار رکود شد و خریداران خارجی نیز به همین دلیل، به بازارهای دیگر روی آوردند. در نیمه اول قرن نوزدهم، پس از یک رونق مجدد به دلیل بروز بیماری «پبرین» Pebrine از سال ۱۸۶۴ تا ۱۸۹۰ میلادی، تولید ابریشم در گیلان به شدت کاهش یافت تا جایی که در سال ۱۸۸۹ میلادی، محصول ابریشم گیلان فقط به ۸۸۵۰۰ کیلوگرم رسید.
مسئله مهم در پرورش کرم ابریشم، تأمین برگ درخت توت برای تغذیه کرمها است.
در دوره پرورش کرمها، چنانچه برگهای مورد نیاز به موقع تأمین نشود، کرمها ضعیف شده و قادر به تولید پیله سالم و درشت نخواهند شد. زمان لازم برای یک دوره پرورش، حدود ۴۰ تا ۴۵ روز است که از اوایل اردیبهشت با سبز شدن برگها آغاز می شود. از آغاز دوره پرورش تا پایان آن، مراقبتهای خاصی لازم است که باید انجام گیرد.
نوغانداران پس از دریافت تخم نوغان، ابتدا آن را در محل گرمی قرار داده و پس از بیرون آمدن تخمها و رشد اولیه، آنها را به محلی که «تلمبار» نامیده می شود، انتقال می دهند. کرمها در طی دوره رشد خود، چهار بار پوست می اندازند و در این مدت، مرتباً باید تغذیه شوند. در گذشته برای بیرون آمدن کرمها از تخم، زنان گیلانی آنها را روی کاغذ چسبانده و کاغذ را روی پوست بدن قرار می دادند تا با استفاده از گرمای بدن زودتر خارج شوند؛ لیکن امروزه آنها را در محلی گرم قرار می دهند و معمولاً برای این کار از وسایل گرم کننده استفاده می شود.
پس از پایان دوره پرورش، پیله ها را بر حسب رنگ، سالم بودن و درشتی از یکدیگر جدا و طبقه بندی می کنند. پیله حاصل را که «کژ» یا «کج» نام دارد، ابتدا کشته و سپس با فرو بردن در آب جوش، تارهای ابریشم را از آن جدا کرده و کلاف می کنند. در حال حاضر نوغانداران، محصول ابریشم را عمدتاً بصورت پیله، بفروش می رسانند. استان گیلان با وجود این که مهمترین تولیدکننده ابریشم در ایران است؛ اما کمترین فعالیت تبدیلی آن را دارد. محصول عمده ابریشم تولید شده در استان، به کارخانه های بافندگی در استانهای خراسان، یزد و اصفهان فرستاده می شود؛ از این رو صنایع وابسته به ابریشم در گیلان، تنها به تبدیل پیله به نخ ابریشم محدود می شود.
پرورش کرم ابریشم در صومعه سرا
از دیگر محصولات عمده این منطقه، کرم ابریشم است که پرورش آن از قدیم الایام تا به امروزه، رواج داشته است. ابریشم نوعی الیاف مصنوعی است که از پیله نوعی کرم ابریشم بدست می آید. این صنعت در طی قرون متمادی، در مرتبه اول منابع ثروتی ایران به ویژه گیلان محسوب می شد و کلاً، سه ناحیه لاهیجان، گسکر و فومن از نقاط ابریشم خیز آن به شمار می رفته اند. این محصول پربها، همانطور که از متون برخی از کتب تاریخی و جغرافیایی استفاده می شود، سابقاً الکساندر خود زکو، در کتابش آورده است: «پرورش کرم ابریشم در گسکرات در نهایت شکوفایی است و اساسی ترین صنعتی است که ساکنان گیل گسکر به ان می پردازند.»این محصول در گذشته با وجود توتستانها و تلمبارهای فراوان، یکی از درآمدهای مهم و اصلی مردم این منطقه را تشکیل می داده و با وجود تولید انبوه این محصول درآمدزا، مؤسساتی برای خشک کردن آن در این منطقه وجود داشته است.
به زعم گزارشهای هـ.ل رابینو در سال ۱۳۳۱ هـ.ق (۱۲۹۲ هـ.ش) دو مؤسسه برای خشک کردن پیله در عر بان و کسما وجود داشته است.سابقاً اشخاصهایی در کار تجارت پرورش کرم ابریشم بوده اند که از جمله آنها می توان به حاج احمد کسمایی که کارخانه ای در این خصوص در کسما داشته اشاره نمود.به هر حال این محصول در گذشته از رونق بسیار خوبی در این منطقه برخوردار بوده و معاملات بسیاری در این نواحی برای آن صورت می گرفته و پس از خرید و فروش، به رشت منتقل و از آنجا به کشورهایی چون: رویسیه، هند و فرانسه صادر می شده است.
امروزه باوجود توتستانها در این منطقه که از نمونه آنها، از باغ توت طاهرگوراب و کسما را باید نام برد، پرورش کرم ابریشم اهمیت بسزایی پیدا نموده و فوق العاده مورد توجه کشاورزان این سامان قرار گرفته است.
امروزه تعداد کمی کارخانه در گیلان وجود دارند که کار عمده آنها جمع آوری پیله، خشک کردن، انبار کردن و عرضه آنها به بازار است که تعدادی از این کارخانه ها، در محدوده شهرستان صومعه سرا قرار داشته اند. مانند: کارخانه پیله کسما، که احداث آن به وسیله شرکت پیله ور انجام گرفت ولی نصب دستگاه آن که از نوع ژاپنی است در سال ۱۳۶۲ به وسیله شرکت ایران صورت گرفت و کارخانه پیله طاهرگوراب، که دستگاه آن از نوع ژاپنی جدید است.
در حال حاضر، تنها کارخانه ابریشم کشی موجود در گیلان، کارخانه «شرکت صنایع ابریشم گیلان» می باشد. این کارخانه که سرمایه اولیه آن ۵۰۰ میلیون ریال بود، با مشارکت بانک صنعت و معدن (دارای ۵۱ درصد سهام) و بان کشاورزی (با ۴۹ درصد سهام) در اردیبهشت ماه ۱۳۵۵ تأسیس گردید و از سال ۱۳۶۱ به مرحله تولید وارد شد. این کارخانه در روستای «شارم» صومعه سرا و در فاصله ۸ کیلومتری این شهر در داخل زمینی که حدود ۲۰ هکتار وسعت دارد، بنا گردیدهاست. همچنین شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران، دارای شعباتی دیگر نیز در محدوده، شهرستان صومعه سرا می باشد.


فرآیند رنگرزی ابریشم

ابریشم همیشه در فرم کلاف رنگ می شود و شیوه رنگرزی اش weighting process نامیده می شود.ابریشم به مقدار زیادی دارای نمکهای متالیک جاذب و دیگر اجزا (تانن،گلوکزو...)با خواصی ویژه می باشد، در حالی که این اجزا هیچ آسیبی به درخشندگی لیف نمی رسانند.

ابریشم همیشه در فرم کلاف رنگ می شود و شیوه رنگرزی اش weighting process نامیده می شود.ابریشم به مقدار زیادی دارای نمکهای متالیک جاذب و دیگر اجزا (تانن،گلوکزو...)با خواصی ویژه می باشد، در حالی که این اجزا هیچ آسیبی به درخشندگی لیف نمی رسانند.با این عمل مناسب در این روش می توان آن را تا چنان درجه ای سنگین کرد که یک پوند ابریشم خام از ابریشم رنگ شده و سنگین ۲ تا ۳ پوند ابریشم تولید کرد.این فرآیند سنگین سازی خیلی رایج است و ۲۵ تا ۵۰درصد وزن اضافه شده عادی است.با این وجود با انجام این عمل مخالفت های زیادی میشود.چون به خواص استحکامی لیف آسیب می رساند.ابریشم خالص دارای خاصیت ماندگاری بالایی است در صورتی که ابریشم سنگین شده با انبار شدن به تدریج پوسیده می شود.
ابریشم وحشی یا زمخت به سختی رنگرزی می شود و یک رنگ سیاه زیبا را فقط رنگرز های معدودی می توانند روی لیف رنگ کنند.این نوع از ابریشم با رنگهای بازی به طور سریع و با رنگهای اسیدی هم نسبتاً خوب رنگ می شود.
ابریشم پیچیده شده یا mullberryاز نظر خواص رنگرزی شبیه به پشم عمل می کند،مخصوصاً این لیف با رنگهای اسیدی یا بازی بدون دندانه رنگ می شود و مشکلی برای ایجاد رنگهای متنوع و درخشان روی لیف وجود ندارد.
در حمام رنگرزی در دمای جوش،پشم پررنگتر از ابریشم رنگ می شود، اما در دمای پایین افینیتی نسبی معکوس است در دمای متوسط معمولاً دیده می شود که هر دو لیف ( در مقایسه با سایر رنگها) مشابه عمل می کنند.ابریشم جز در مورد رنگ سیاه به ندرت با ایندیگو یا رنگهای دندانه ای رنگرزی می شود.رنگرزی ابریشم سیاه شاخه خاصی از رنگرزی تجاری را تشکیل می دهد و نیازمند مهارت خاصی می باشد.
رنگرزی ابریشم مصنوعی
رنگرزی ابریشم مصنوعی که ذاتاً ساختمانی سلولزی دارد،شبیه به رنگرزی پنبه است اما تنوع ابریشم مصنوعی در این رابطه تفاوت قابل توجه ای با پنبه دارد. قدرت کششی بسیاری از ابریشم های مصنوعی وقتی خیس می شوند، پایین می آید.این موضوع امر مهمی در رنگرزی این الیاف محسوب می شود، اما در حرارت کم این دسته الیاف با رنگهای بازی بدون دندانه یا رنگ مستقیم به خوبی رنگ می شود.
رنگ همانندی
در انجام یک رنگ همانندی در شیدی معلوم احتیاج است تا هر دوشید در شرایط یکسانی باشند. اگر matching off با نور چراغ انجام شود هر دو شید ممکن است نسبتاً در نور روز متفاوت با شند. این حقیقت شناخته شده به دلیل خواص نوری متفاوت در رنگهای مختلف است.
به طور مثال دو رنگ آبی ممکن است یکسان باشند اما وقتی با رنگ زرد یکسانی مخلوط شوند، سبز متفاوتی را به دست خواهند داد.
اگر آزمایش طیف سنجی انجام شود،دو رنگ آبی ما دو طیف جذب متفاوت ارائه خواهند داد و این علت اصلی رفتار متفاوت آنها موقع مخلوط شدن با یک رنگ یا در نور متفاوتی دیده شدن است.
خواص نوری مخصوص مواد رنگی گوناگون، اهمیت زیادی در matching off یا در رنگرزی برای شید دارد. به همان اندازه خصوصیت نوری که به وسیله آن رنگها دیده می شوند، مهم است و نوری که که از ابر سفید از داخل یک پنجره از جهت شمالی می تابد، مناسبترین حالت به نظر می رسد.
وجود یک دیوار آجری قرمز یا هر سطح رنگی دیگر کافی است تا رنگ همانندی دقیق را خراب کند. نور مستقیم آفتاب یا آسمان آبی پررنگ در رنگ همانندی خاکستری ها و خاکی های دقیق مخرب است.استفاده از یک نور یکنواخت با خصوصیات یکسان مثل نور روز از جهت شمالی، رنگ همانندی دقیق را آسان می کند.
مشکلاتی که به خاطر طیف جذب متفاوت رنگها ایجاد می شود، می تواند با انجام یک آزمایش طیف سنجی و یا عمدتاً با استفاده ازرنگ آمیزی با رنگزاهایی که در رنگ کردن طرحی که رنگ همانندی شده به کار برده شده بود رفع شود.

دارایی بافته ای از ابریشم و رنگ

دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند
دارایی (ایکات) روشی دیرینه در بافت پارچه های منقش با رنگ ناپذیر کردن نخ ها پیش از بافتن آنهاست تا به تدریج که کار بافتن پیش می رود، نقش نیز نمودار می گردد. واژه " ایکات " از واژه مالایایی منجیکات می آید که به معنای بستن یا گره زدن یا پیچاندن است و منظور از آن شیوه بستن تاروپود از روی الگوئی است که از پیش آماده شده است. در زبان فارسی به فرآورده این شیوه دارائی می گویند.
دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند . رشته های الیاف به صورت گره بسته شده و درون خم رنگ فروبرده می شود ، بعد از رنگرزی با رنگهای متفاوت ، الیاف باز شده و روی دستگاه دارایی بافی بسته می شود و با عبور پودها ، نقوش هندسی بارنگهای درهم پدید می آید . از پارچه های دارایی برای رویه لحاف ، روتختی ، رومیزی ، پرده ای و ... استفاده می شود . دارایی دارای طرحهای تک گل ، چهارگل ، چهارخانه و دراندازه های خاص است. دارایی بافی درشهر یزد رواج دارد. خاستگاه دارایی که سالیان درازی درایران رونق و رواج داشته هنوز هم در یزد،رشت و روستاهای اطراف آن دارایی بافته می شود.خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست ولی پژوهندگان با تأکید بر پیچیدگی روش بافت گوناگونی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است.
خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست برخی از پژوهندگان برآنند که دامنه جهانی توزیع اینگونه بافت ... نشانه آن است که اقوام دارای فرهنگ های جداگانه و گوناگون هر یک مستقل از دیگری آن را اختراع کرده اند و به موازات یکدیگر پرورش داده اند. ولی پژوهندگان دیگر با تأکید بر پیچیدگی روش بافت شک دارند که این بافت به وسیله بیش از یک قوم اختراع شده باشد ... گوناگونی و پیچیدگی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است. کهن ترین نمونه موجود، مصری است و تاریخ بافت آن به حدود سال ۱۱۰۰ میلادی می رسد.
به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد.
بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.
با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و کلاقه ای (باتیک) ممتاز می کند.
به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید.
ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.
با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و کلاقه ای (باتیک) ممتاز می کند.


برآورد مشخصه های ژنتیکی چند صفت مهم در کرم ابریشم (Bombyx mori L.)


این پژوهش به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی چند صفت مهم اقتصادی در کرم ابریشم، در شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران، شعبه نطنز انجام پذیرفت.
این پژوهش به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی چند صفت مهم اقتصادی در کرم ابریشم، در شرکت سهامی پرورش کرم ابریشم ایران، شعبه نطنز انجام پذیرفت. در هر نژاد ۹ تلاقی براساس آمیزش های جفتی ساده انجام، و پس از پرورش در شرایط استاندارد، صفات مورد نظر در ۳۰ نتاج از هر تلاقی اندازه گیری شد.
ضرایب وراثت پذیری با استفاده از داده های مربوط به نتاج تنی برای صفات وزن یک پیله، وزن قشر ابریشمی، وزن شفیره،‌ ودرصد قشر ابریشمی به ترتیب ۰.۱۲۳±۰.۲۰۹، ۰.۱۲۹±۰.۲۲۸، ۰.۱۰۹±۰.۱۷۴ و ۰.۰۴۲±۰.۰۴۴، و در نژاد چینی به ترتیب ۰.۱۱۸±۰.۱۹۶، ۰.۱۳±۰.۲۳۴، ۰.۱۰۳±۰.۱۵۹ و صفر برآورد گردید. هم بستگی فنوتیپی و ژنتیکی بین وزن یک پیله و وزن قشر ابریشمی به ترتیب ۰.۶۴۵ و ۰.۹۵۷،‌ بین وزن یک پیله و وزن شفیره به ترتیب ۰.۹۶۲ و ۰.۹۸۲، بین وزن یک پیله و درصد قشر ابریشمی به ترتیب ۰.۳۵۱- و ۰.۱۲۳، بین وزن قشر ابریشمی و وزن شفیره به ترتیب ۰.۴۹۶ و ۰.۸۷۱،‌ بین وزن قشر ابریشمی و درصد قشر ابریشمی، به ترتیب ۰.۲۶۵ و ۰.۴۵۷، و بین شفیره و درصد قشر ابریشمی به ترتیب ۰.۴۴۶- و ۰.۱۶۹ برآورد گردید. وراثت پذیری صفات وزن یک پیله و وزن قشر ابریشمی نشان می دهد که با گزینش افراد برتر در این صفات احتمالا پیشرفت ژنتیکی مناسبی حاصل خواهد شد. با توجه به ضرایب هم بستگی به دست آمده میان صفات اقتصادی پیله، گزینش بر پایه وزن قشر ابریشمی، به دلیل هم بستگی ژنتیکی مثبت با دو صفت مهم یعنی وزن یک پیله و درصد قشر ابریشمی، نتیجه مطلوب تری خواهد داشت

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد