مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک
مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

مهندسی نساجی گیلان:. گیل تکس

سایت تخصصی نساجی و پوشاک

چرا بیشتر کارخانجات نساجی در ایران ورشکسته اند؟

صنایع نساجی در ایران دارای یک زنجیره تولید بلند است که پوشاک را می توان آخرین حلقه این زنجیره در نظر گرفت و به نوعی آن را لوکوموتیو صنایع نساجی نامید. چند سالی است که اوضاع صنعت نساجی کشور به هیچ عنوان مساعد نیست و بسیاری از کارخانجات این صنعت یا ورشکسته شده اند یا حال و روز خوبی ندارند. علت ورشکستگی کارخانجات نساجی چیست؟  صنعت نساجی یکی از قدیمی ترین و مهم ترین صنایع جهان به شمار می رود که به دلیل اشتغال زایی بالا و نقش صنعتی، اقتصادی و اجتماعی فوق العاده، بسیار مورد توجه اغلب کشورها و اقتصادهای بزرگ دنیا قرار دارد. مزایا متنوع این صنعت از جمله اشتغال زایی بالا، ارز آوری، تولید ثروت ملی، نیاز به سرمایه گذاری کمتر نسبت به سایر صنایع و ارزش افزوده بالا باعث شده است تا بسیاری از کشورها صنعتی شدن خود را از صنایع نساجی و پوشاک آغاز کنند.

در ایران نیز اگر بخواهیم تاریخچه صنعت نساجی را مرور کنیم باید به دوران غارنشینی انسان ها باز گردیم چرا که طبق کند و کاوهای صورت گرفته در سال 1950 میلادی در غار کمربندی در نزدیکی دریای خزر آثاری به دست آمده است که نشان می دهد ایرانیان در دوره غارنشینی از پشم گوسفند و بز برای خود پارچه تهیه می کرده اند.

شاید اولین پارچه بافته شده در ایران به 4 هزار سال قبل از میلاد مسیح باز گردد. این موضوع از حفاری های انجام شده در شوش به دست آمده است.

تا زمان به روی کار آمدن مغولان، نساجی همیشه یکی از صنایع پر رونق ایران بوده است. پس از حمله مغولان به ایران، به دلیل آنکه مغولان اصرار به رواج کالاهای چینی در متصرفات خود داشتند منسوجات چینی در ایران رایج شد. پس از آنکه صفویان به قدرت رسیدند به دلیل تغییر روحیه مصرف، تولیدات بیشتر به پارچه های گران قیمت منحصر شد و بیشتر پارچه های ارزان قیمت توسط بازرگانان وارد کشور می شد. با سر کار آمدن دولت زندیه، کریم خان به فکر احیای صنعت بومی نساجی افتاد و در این راستا اقداماتی را نیز صورت داد که از آن جمله می توان به پوشیدن لباس های وطنی و ارزان قیمت اشاره نمود. در دوران قاجار، امیرکبیر در عین حالی که جنس خارجی را مردود می دانست سعی نمود تا لباس تولیدی در مملکت خویش را بر تن کند. در زمینه نساجی نیز وی کارهای بزرگی را صورت داد که از آن جمله می توان به ایجاد یک کارخانه بزرگ نخ ریسی و یک کارخانه بزرگ چلواربافی در تهران، چند کارخانه حریربافی در کاشان و یک کارخانه ریسندگی در ساری اشاره نمود. بعد از کشته شدن امیرکبیر، دوباره سیل واردات منسوجات به کشور آغاز شد. با این اوضاع اما در جلسه مجلس شورای ملی طرحی ارائه شد که در آن کارمندان دولت موظف شدند هر چه برای لباس خود تهیه می نمایند از منسوجات و مصنوعات داخلی و وطنی باشد.

در زمینه صنعتی شدن صنایع نساجی ایران می توان اشاره نمود که اولین کارخانه در زمینه نساجی پشمی با حمایت دولت و همکاری بخش خصوصی در سال 1304 تاسیس گردید. متعاقب آن شهرهای یزد، کرمان، کاشان و استان های خراسان، مازندران، گیلان و آذربایجان نیز دارای کارخانجات مختلف نساجی شدند. قبل از جنگ جهانی دوم حدود 4 کارخانه نساجی در رشته های مختلف پنبه، پشم، ابریشم و کنف در کشور مشغول به فعالیت بودند که تولید قابل توجهی را داشتند. رشد صنایع نساجی سال های 1320 تا 1332 به اوج خود رسید. در سال ۱۳۴۸ جمعا 11 کارخانه با سرمایه ای معادل 8.1 میلیون ریال ایجاد گردید که از این مبلغ 5.9 میلیون ریال صرف تهیه ماشین آلات شد و نیز تعداد ۸۲۶ نفردر واحدهای مذکور اشتغال یافتند. طی این سال ها ۶۲ کارخانه بزرگ نخی و ۱۵کارخانه پشم بافی در نقاط مختلف کشور، به صورت تمام وقت فعال بودند.

به هر صورت همان گونه که ملاحظه می شود صنعت نساجی ایران در طی دوران عمر خود با فراز و نشیب های فراوانی رو به رو بوده است. در سال های اخیر نیز این صنعت با مشکلات فراوانی مواجه بوده است و خبرها حکایت از آن دارد که کارخانه های نساجی یا ورشکست شده اند و یا با 20 تا 30 درصد ظرفیت خود در حال فعالیت می باشند. دلایل ورشکستگی کارخانجات نساجی در سال های اخیر چیست؟

در ابتدا باید گفت که صنایع نساجی در ایران دارای یک زنجیره تولید بلند است که پوشاک را می توان آخرین حلقه این زنجیره در نظر گرفت و به نوعی آن را لوکوموتیو صنایع نساجی نامید. بنابراین شاید اگر قرار است دلایل ورشکستگی کارخانه های نساجی را مورد بررسی قرار دهیم بهتر است این کار را با در نظر گرفتن وضعیت صنعت پوشاک انجام داد.

در سال های اخیر برخی مشکلات باعث شده است تا صنعت نساجی و پوشاک ما به حال روزی نامساعد دچار شوند. اهم مشکلات در این چند سال عبارت بوده اند از: افزایش مستمر قیمت تمام شده منسوجات و پوشاک داخلی نسبت به وارداتی با توجه به افزایش هزینه های تولید و نرخ تبدیل ارز حقیقی موثر، قاچاق گسترده و واردات بی رویه به ویژه به عنوان کالای دارای نشان تجاری (با جعل نشان های تجاری معتبر)، محدودیت های بین المللی (تحریم ها) در دسترسی به بازارهای صادراتی هدف (اتحادیه اروپا و آمریکا) و فقدان سرمایه گذاری خارجی و ارتباطات ضعیف فنی، مالی و تجاری جهانی، عدم سرمایه گذاری دولت در زیرساخت های مورد نیاز صنعت نساجی، عدم استفاده از نظرات بخش خصوصی واقعی در سیاست گذاری های کلان دولت، فرهنگ استفاده از کالای خارجی و سهولت واردات آن توسط دولت، وجود فشارهای شدید بیمه ای و مالیاتی، خروج بی رویه مواد اولیه از کشور، برخورداری رقبای بین المللی از نشان تجاری، استفاده از ماشین آلات قدیمی و فرسوده در تولید، خلاء هدف گذاری و چشم انداز در سطح بنگاه های صنعت نساجی.

شایان ذکر است که این مشکلات صنعت نساجی و متعاقب آن ورشکستگی کارخانجات حاضر در این صنعت در حالی رخ می دهند که مطابق با سند چشم انداز صنعت نساجی و پوشاک، این صنعت باید در سال 1404 در جایگاه سوم خاورمیانه و پنجاه ام جهان قرار بگیرد. با این اوضاعی که صنعت نساجی دچار آن شده است نه تنها این جایگاه ها محقق نخواهد شد بلکه احتمالاً جایگاه کنونی خود را نیز از دست بدهد و افول کند. بنابراین دولت بهتر است با توجه به اشتغال زایی بالای صنعت نساجی، به مشکلات این صنعت رسیدگی کند تا هم مشکل بیکاری در کشورمان به نوعی حل شود و هم این صنعت بتواند به جایگاه های در نظر گرفته شده در سند چشم انداز 1404 دست یابد.

 تابناک

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد